صدا و سیما و تکرار نقض حقوق افراد دارای معلولیت: ترویج باورهای غلط به جای فرهنگسازی
ترویج باور کلیشهای که معلولیت را تاوان گناهان گذشته میداند در یک سریال پربیننده که از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد، اعتراض و نقد فعالان حقوق افراد دارای معلولیت را به دنبال داشت. به گفته این معترضان، افراد دارای معلولیت نه تنها در تلویزیون ایران به عنوان شخصیتهای مستقل و توانمند به نمایش گذاشته نمیشوند، بلکه به دنبال ناآگاهی و کوتاهی فیلمسازان چنانچه در سریال «ستایش» رخ داد، نگرشهای منفی و انگ اجتماعی نسبت به آنها ترویج و تبلیغ میشود.
نشان دادن معلولیت به عنوان سرنوشت شخصیت منفی داستان، به روشنی این پیام را به مخاطب القا میکند که معلولیت ناشی از ارتکاب اشتباهات اخلاقی است. در نتیجه، بینندگان وقتی در زندگی روزمره با یک فرد دارای معلولیت یا خانواده او روبرو میشوند، این تصور در ذهنشان تداعی میشود که لابد آن شخص یا خانوادهاش به جبران گناهان گذشته و به عنوان مجازات دچار معلولیت شدهاند.
غلام در این صحنه رو به انیس میگوید: «خدا شفا بده خواهر من، چند دقیقه پیش داشتم گلهگی میکردم که تو رو گذاشت سر راهم، یعنی تو روزگار بدتر از تو هم هست.» این گفتگو نتیجهگیری اخلاقی داستان را محکمتر و واضحتر به مخاطب منتقل میکند و بر این باور عمومی اشتباه که معلولیت را تاوان گناهان میداند، دامن میزند. همچنین فرد دارای معلولیت به عنوان نماد ناتوانی و بیچارگی مورد استفاده قرار میگیرد که دیگران با دیدنش احساس ترحم میکنند و به شکرگزاری از وضع خود روی میآورند.
این سکانس اما تنها نمونه از گسترش نگاه کلیشهای در سریال «ستایش» نبود. چنانچه روزنامه ایرانسپید مینویسد، تیتراژ پایانی «ستایش» نیز نشاندهنده این است که عوامل تولید این سریال بار معنایی واژهها، عبارات و تلاشهای مکرر فعالان حقوق معلولیت جهت تغییر زبان و دیدگاه عام را همچنان نادیده میگیرند. در این ترانه آمده است: ««مثل کوریام که عصاشو داده به دست یه کرم شبتاب».از آنجایی که استفاده از عبارت «کور» به جای نابینا بار معنایی منفی دارد و توسط فعالان این حوزه توصیه نمیشود، بکارگیری این واژه در سریالی که دم از «پربینندگی» میزند میتواند تاثیر فرهنگسازی چند سال اخیر را از بین ببرد.
این در حالی است که صدا و سیما رسما وظیفه فرهنگسازی درباره حقوق افراد دارای معلولیت را به عهده دارد و بر اساس قانون باید در این جهت اقدام کند. طبق ماده ۲۱ قانون حمایت از حقوق معلولان مصوب اسفند ۱۳۹۶، «سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مکلف است حداقل پنج ساعت از برنامههای خود را در هفته به صورت رایگان در زمانهای مناسب به برنامههای سازمان و تشکلهای مردم نهاد حامی افراد دارای معلولیت به منظور آشنایی مردم با حقوق، توانمندیها و مشکلات این افراد اختصاصدهد و نسبت به زیرنویسی فیلمها و برنامههای شبکههای مختلف سیما، استفاده از رابط ناشنوایان و نیز پخش توصیف شنیداری فیلمها جهت افراد نابینا اقدام نماید.» پس از گذشت حدود ۱۸ ماه از لازمالاجرا شدن این ماده، صدا و سیما نه تنها هنوز آن را به اجرای کامل نرسانده است، بلکه با ناآگاهی و عدم نظارت بر محتوای برنامههای تولیدی، تاثیر فرهنگسازیهای مستقل را نیز کاهش میدهد و در جهت عکس تعهدات قانونی خود حرکت میکند.
ماده هشت کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت نیز دولتهای عضو را موظف میداند تا جهت «مبارزه با اقدامات کلیشهای، جانبدارانه و مضر مرتبط با افراد دارای معلولیت» و «ارتقا ادراک مثبت و آگاهیهای اجتماعی بیشتر» نسبت به این افراد اقدام کنند. ایران در سال ۱۳۸۷ این کنوانسیون را به تصویب رساند، اما اتفاقاتی همچون سریال «ستایش» نشان میدهد که دولت ایران و سازمان صدا و سیما که وابسته به آن است، هنوز دست به اقدامی جدی و برنامهریزیشده جهت اجرای این ماده کنوانسیون نزدهاند.
فعال حقوق افراد دارای معلولیت مهناز صوفی در پاسخ به سکانس سریال «ستایش» در صفحه تلگرام خود نوشت: «من و خیلی از دوستانم داریم تلاش میکنیم با فرهنگسازی و فراگیرسازی دید مردم رو به افراد معلولیت تغییر بدیم، بعد شما با یه سکانس پونزده ثانیهای تمام زحمات ما رو از تریبون یه سریال پرمخاطب بر باد میدید؟ چرا از قلمتون برای فرهنگسازی استفاده نمیکنید؟»
او اضافه کرد: «ما که دیگه توقعی نداریم سریالی جهت فرهنگسازی درک و شناخت افراد دارای معلولیت بسازید ولی امیدوارم در دورهای که تمام دنیا داره به سمت تکریم و حقوق برابر افراد دارای معلولیت میره، دیگه لااقل شاهد همچین دیالوگهایی در سریالهای ایرانی نباشیم.»
خبرنگار و فعال حوزه معلولان محدثه جعفری نیز در حساب توییتری خود نوشت: «انتقادهای بسیاری به آهنگ تیتراژ پایانی سریال و البته موضوع انیس و ویلچرنشینی این شخصیت شده است. چرا معلولیت را عامل کار بد نشان میدهند. آیا از دیدگاه فیلمسازان و نویسندگان معلولیت عاقبت گناه بزرگ است؟ چرا در فیلمهایشان معلول روانشناس و وکیل را به تصویر نمیکشند؟»
این رویه نادرست در سریالهای تلویزیونی سابقه طولانی دارد و پیشتر نیز بارها مورد انتقاد فعالان حقوق افراد دارای معلولیت قرار گرفتهاست. برای نمونه، به گزارش خبرگزاری ایسنا در بهمن ماه ۱۳۹۴ در پی پخش یکی از قسمتهای سریال «کیمیا»، شهرام مبصر از فعالان کانون معلولان منطقه دو درباره تصویری که صدا و سیما از معلولان در ذهن مخاطبان به جا گذاشته، متنی را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: «متاسفانه باز هم صدا و سیما در یکی از سریالهای خود کیمیا به دلیل عدم آگاهی سازندگان این سریال، ناخواسته فرهنگ غلط، کلیشهای و پوسیده قدیمی رو رواج داد. فرهنگی که به بیننده القا میکند که هر کس که دچار معلولیت میشود تاوان بدیها و ظلم و ستمهایی است که به مردم کرده است و اکنون با معلولیت دچار عقوبت الهی شده است. سالهاست صدا و سیما ناخواسته اما اینگونه در حال بر باد دادن تمام زحمات فعالان و انجمنهای فعال در حوزه توانمندسازی و فرهنگ سازی افراد دارای معلولیت است. هیچ وقت تلاش نکرد تا نقش اول یک فیلم پیرامون یه فرد دارای معلولیت موفق باشد. بسیار کم میبینیم در فیلمها و سریالهای تولید شده یک پزشک، یک استاد دانشگاه، یک تاجر یا یک وکیل پایه یک دادگستری دارای معلولیت باشد. اما همیشه در سریالها انسانهای بد و پلید دچار معلولیت میشوند و اینگونه در کشورم به کرامت انسانی افراد اهمیت میدهند.»
لازم به ذکر است در سطح جهانی اقدامات فعالان حقوق معلولیت منجر به حضور کموبیش پررنگ هنرمندان دارای معلولیت در تلویزیون و سینما شده است، به گونهای که خصلتهای مثبت و منفی این شخصیتها فرای از معلولیت این افراد تعریف میشود، و معلولیت به نحوی عادیسازی شده و محور اصلی شخصیت و داستان این افراد قرار نمیگیرد. حضور بازیگر دارای معلولیت جسمی-حرکتی استیو وی در سریال کمدی و پربیننده «رامی» در آمریکا نمونه موفقی از این نوع فراگیرسازی معلولیت در عرصه هنر بود. برخلاف آنچه در صدا و سیمای ایران رایج است، این معلولیت شخصیت استیو وی نبود که بر طنز داستان میافزود، بلکه قدرت طنز بیانی و هنرپیشگی او به محبوبیت این شخصیت منجر شد. اگرچه صدا و سیمای ایران فاصله زیادی تا مشارکت هنرمندان دارای معلولیت بر روی صحنه دارد و بیشتر این نقشها همچنان توسط بازیگران بدون معلولیت اجرا میشوند، اما اجرای قانون و فرهنگسازی مثبت میتواند قدم اول و موثری در راه فراگیرسازی افراد دارای معلولیت در صدا و سیما باشد.