جان زندانیان سیاسی محروم از خدمات و درمان پزشکی در خطر است
اگر اقدام عاجل برای درمان زندانیان محروم از امکانات پزشکی صورت نگیرد، روایت تلخ بهنام محجوبی دوباره تکرار خواهد شد
دوشنبه ۴ اسفندماه ۱۳۹۹ – مرگ بهنام محجوبی، زندانی عقیدتی، که در اثر بروز مشکلات عدیده عصبی در زندان و عدم درمان مناسب ، به وقوع پیوست گواه تداوم بحرانی جدی در زندانهای ایران است؛ محرومیت محبوسان بهویژه زندانیان عقیدتی و سیاسی از درمان و خدمات پزشکی.
هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران، گفت: «زندانیان بسیاری در ایران هستند که نیاز فوری و مبرم به درمان پزشکی دارند و نگرانی از فوت آنها در صورت عدم درمان و مراقبت لازم پزشکی، وجود دارد.»
به گفته هادی قائمی «دولتهای سراسر جهان باید عملکرد جمهوری اسلامی ایران را در محروم نگهداشتن زندانیان از مراقبتهای پزشکی و استفاده از این حربه را به عنوان ابزار شکنجه و قتل فراقانونی علیه محبوسان به شدت محکوم کند.»
کمپین حقوق بشر در ایران از دولت حسن روحانی و قانونگذاران در ایران میخواهد که مقامات قضایی و زندان را به دلیل اعمال محرومیت از مراقبتهای پزشکی بر زندانیان، مسئول بداند.
کمپین حقوق بشر در ایران همچنین از جامعه بینالمللی میخواهد که در واکنش به «اعمال محرومیت نظاممند مقامات ایران بر زندانیان در دسترسی به خدمات و درمان و مراقبتهای پزشکی» همسو و یکصدا موضعگیری کنند.
بهنام محجوبی، درویش گنابادی، به همراه گروه کثیری از همکیشان خود سال ۱۳۹۶ در یک تظاهرات خیابانی در تهران دستگیر شد. او مرداد امسال به دلیل آنچه «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق ارتباط گیری با سایرین و فراهم ساختن تجمع غیرقانونی» خوانده شد به ۲ سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت از عضویت در احزاب، گروهها و دستهجات سیاسی یا اجتماعی محکوم و به زندان اوین منتقل شد. نگهداری او در زندان درحالی تداوم پیدا کرد که پزشکی قانونی تأکید کرده بود که وی تحمل زندان را ندارد. بهنام محجوبی شنبه ۲۵ بهمن ماه پس از آنکه به دلیل وخامت حالی جسمانی در زندان به بیمارستان لقمان تهران منتقل میشود و هشت روز بعد و در تاریخ سوم اسفندماه و پس از تحمل وضعیتی سخت از دنیا رفت.
یک روز پس از آن بود مهدی فروزش ،مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران، گفت: «جسد متوفی بهنام محجوبی تحت کالبد گشایی قرار گرفت و نمونههای لازم جهت آزمایشات تخصصی اخذ شده و نتایج آزمایشات به مرجع قضائی اعلام خواهد شد.»
سازمان ملل متحد هم خواستار «تحقیق کامل و شفاف» در مورد مرگ بهنام محجوبی شده است. سازمان ملل تاکید کرده که مرگ بهنام نشانه دیگری از اعمال محرومیت از درمان پزشکی برای زندانیان در ایران است.
شهروندان بسیار دیگری هم در زندانهای ایران محبوس هستند که یا در زندان به شدت بیمار شدهاند یا از بیماریهای مزمن رنج می برند که هیچیک مراحل درمانی را طی نکردهاند.
در تاریخ هجدهم بهمنماه امسال آرش صادقی زندانی سیاسی محبوس در رجاییشهر کرج ، نامهای سرگشاده به میشل باشله، کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، نوشت و در بخشی از این نامه، نام تعدادی از زندانیان سیاسی را که در دوران حبس از معالجه پزشکی محروم ماندهاند، فهرست کرد. از جمله زندانیانی که نیاز مبرم به درمان و توجه پزشکی دارند:
نسرین ستوده؛ وکیل حقوق بشر، که از سال ۱۳۹۷ در زندان به سر میبرد، با وجود مشکلات جدی قلبی و ریوی از درمان پیوسته و مراقبتهای پزشکی لازم محروم مانده است.
راحله احمدی؛ او یکی از مخالفان حجاب اجباری در ایران است که مشغول گذراندن ۳۱ ماه حبس خود در زندان اوین است. راحله احمدی از مشکلات حرکتی رنج می برد و بنا به گفته وکیل و پزشکان احتمال فلج شدن او وجود دارد.
مطلب احمدیان؛ او به دلیل آنچه عضویت در گروههای مخالف نظام عنوان اعلام شده به ۳۰ سال زندان محکوم است. آقای احمدیان که در زندان رجاییشهر کرج نگهداری میشود از بیماری ارکیتیس (عفونت بیضه) و انتقال عفونت به مثانه رنج می برد و تاکنون رسیدگی درمانی در ارتباط با بیماری وی صورت نگرفته است.
سهیل عربی؛ او که نزدیک به هشت سال است به دلیل فعالیتهایش در شبکههای اجتماعی محبوس است و اکنون در زندان رجایی شهر کرج نگهداری میشود. آقای عربی در اثر ضرب و شتم دچار شکستگی استخوان و همچنین مشکل لختگی خون در بیضههاست.
منیره عربشاهی؛ او که به دلیل شرکت در اعتراضات مسالمتآمیز علیه حجاب اجباری دستگیر و در حال گذراندن دوران ۵و نیمسال حبس در زندان کچویی کرج است، از ناراحتی تیروئید رنج می برد که منجر به نقص گفتار وی شده است.
افشین بایمانی؛ او که به دلیل عضویت در سازمان مجاهدین خلق در زندان رجاییشهر کرج محبوس است در تیرماه سال ۹۶ دچار گرفتگی عروق قلب شد. در پی معاینات صورت گرفته پزشک بهداری دستور اعزام به بیمارستان را صادر کرد با این حال از اعزام وی به بیمارستان جلوگیری شد.
آتنا دائمی؛ او که در حالی که کمی به تاریخ آزادیاش نزدیک میشد مجددا به ۲ سال حبس محکوم شد. وی از زمان دستگیری تاکنون دچار بیماریهای متعدد شده است و از درمان محروم شده است در حال حاضر او از وجود یک توده در ناحیه قفسه سینه رنج میبرد.
ابوالقاسم فولادوند؛ این زندانی به دلیل آنچه هواداری از سازمان مجاهدین خلق عنوان شده به ۱۵ سال حبس محکوم شده است و در زندان رجاییشهر کرج به سر میبرد و در زمان بازداشت دچار حمله قلبی شده است.
زینب جلالیان؛ این زندانی عقیدتی به دلیل آنچه عضویت در گروهای مخالف نظام عنوان شده است، محکوم به حبس ابد شده و در زندان یزد نگهداری میشود و از ناراحتیهای چشمی رنج میبرد.
هاشم خواستار؛ این معلم و فعال حقوق مدنی پس از امضای نامهای مبنی بر کنارهگیری علی خامنه ای به ۱۶ سال زندان محکوم شد. او از بیماری قلبی رنج می برد.
سعید ماسوری؛ این پزشک که به دلیل عضویت در سازمان مجاهدین خلق به حبس ابد محکوم شده است. او از خونریزی معده و مشکلات دستگاه ادراری رنج میبرد.
مهدی مسکیننواز؛ این روزنامه نگار به دلیل آنچه مدیریت یک کانال خبری در تلگرام به هفتسالونیم زندان محکوم شد و در زندان رجاییشهر محبوس است. او از مشکلات استخوانی در ستون فقرات و پا رنج میبرد.
سمانه نوروزی مرادی؛ او از اواخر مهرماه امسال در زندان لاکان رشت به سر میبرد و با مشکل «لوپوس» مفصلی و همچنین سرطان سینه رنج میبرد.
فاطمه مثنی؛ این زندانی که به دلیل برگزاری مراسم برای پدرزن خود که عضو سازمان مجاهدین خلق بوده است، به ۱۵ سال حبس محکوم شده است. این زندانی از خونریزی شدید در ناحیه روده رنج میبرد و پزشک زندان و پزشک متخصص تایید کردهاند که وی نمیتواند حبس را تحمل کند.
حمزه سواری؛ وی در شانزده سالگی و در سال ۱۳۹۴ بازداشت شد و به دلیل آنچه محاربه و اقدام علیه امنیت ملی عنوان شده بود به حبس ابد محکوم شد. وی که در زندان رجایی شهر نگهداری می شود از یک غده سرطانی در زانوی سمت راست خود رنج می برد.
محمد نوریزاد؛ این فیلمساز و نویسنده مخالف نظام که پس از امضای نامه درخواست استعفای علی خامنهای بازداشت و در زمستان سال گذشته به دلیل ناراحتی کیسه صفرا تحت عمل جراحی قرار گرفت. وی از بیماری قلبی نیز رنج میبرد.
آرش صادقی؛ این زندانی عقیدتی که در سال ۱۳۹۵ بازداشت شد درحال گذراندن محکومیت ۱۵ سال حبس خود است. آرش صادقی از حدود دو سال قبل گرفتار نوعی سرطان استخوان شده است و از درمان پزشکی محروم بوده است.
به جز اسامی مطرح شده در نامه آرش صادقی نامهای بسیار دیگری نیز از زندانیان منتشر شده است که آنها نیز محروم از درمان و مراقبتهای پزشکی هستند؛
ناهید تقوی، زندانی دوتابعیتی ایرانی – آلمانی که علیرغم گذشت بیش از ۱۳۰ روز از بازداشت وی هیچ جزئیانی از پرونده وی در دست نیست. پیشتر دختر او گفته بود که نگران وضعیت سلامت مادر خود است چرا که خانم تقوی از مشکلات فشار خون رنج میبرد.
قاسم آبسته، زندانی محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر کرج علیرغم وخامت حال بدون رسیدگی مناسب پزشکی و دریافت دارو در زندان بسر میبرد. گفته میشود اخیرا غدهای در معدهی آقای آبسته ایجاد شده و وی از مشکل روده و معده در رنج است. از سوی دیگر یکی از پزشکان زندان احتمال ابتلای وی به بیماری سرطان را مطرح کرده است.
رضا طالشیان جلودارزاده، روزنامهنگاری که به سه سال زندان محکوم شده است و در زندان فشافویه به سر میبرد از روز یکشنبه سوم اسفند ماه در اعتراض به «عدم رسیدگی پزشکی» و «نگرفتن دارو» دست به اعتصاب غذا میزند. پزشکان بیماری آقای جلودارزاده، سردبیر هفتهنامه توقیفشده صبح آزادی و از مجروحان جنگ ایران و عراق را «صعبالعلاج» تشخیص دادهاند.
خالد پیرزاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ نیز روز دوشنبه ۵ اسفندماه امسال در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و مخالفت مسئولان با درخواست آزادی مشروط او دست به اعتصاب غذا زد.آقای پیرزاده علاوه بر مشکلات قلبی در ناحیه کمر و زانو نیز با مشکل مواجه است نیاز به درمان مناسب و جلسات متعدد فیزیوتراپی دارد.
به این فهرست میتوان اسمهای بیشتری نیز افزود.
زندانیان سیاسی در ایران با غالبا با فشارها و تهدیدهای بسیاری مواجه هستند؛ جداسازی زندانیان از دیگران و محرومیت از درمان و دسترسی به امکانات پزشکی از مهمترین شگردهای آزار و اذیت زندانیان سیاسی در ایران است.
سازمان ملل ابراز نگرانی جدی خود را در مورد تداوم اعمال محدودیت بر زندانیان سیاسی در ایران جهت دسترسی به مراقبتهای بهداشتی مناسب ابراز کرده است. سازمان ملل میگوید که رفتار جمهوری اسلامی ایران نقض قوانین استاندارد سازمان ملل در مورد رفتار با زندانیان است.
در آئین و مقررات سازمان زندانهای ایران به حق زندانی از امکان درمان اشاره شده است. در ماده ۱۱۸ آئیننامه سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی ایران آمده است «معاینه و در صورت نیاز معالجه محکومان بیمار به عهده اداره زندان یا مراکز حرفهآموزی و اشتغال است.»
محرومیت از دسترسی به امکانات مناسب پزشکی و درمان تنها مشکل مربوط به بهداشت و سلامت زندانیان در ایران نیست؛ سلامت بیشتر محبوسان در کشور و بهویژه زندانیان در مناطق دوردست ایران به واسطه «شکنجههای جسمی و روحی» ، «عدم تفکیک زندانیان سیاسی و نگهداری آنان در کنار محبوسان جرایم خطرناک» و «نگهداری در زندانهای شلوغ و غیر بهداشتی» در خطر جدی است. این بحرانهای بهداشتی در دوران همهگیری کرونا و مدیریت ناکارآمد مقامات زندانها جهت کنترل بیماری در زندان به دلیل انجام نشدن آزمایشهای کافی و عدم قرنطینه محبوسان مبتلا به بیماری کووید۱۹ بسیار نگران کننده است.