اعتراضات سراسری در ایران؛ مروری بر پروندهسازی نهادهای امنیتی برای ورزشکاران
بیش از صد روز از اعتراضات سراسری مردم ایران میگذرد و در این مدت حمایتهای آشکار چهرههای شاخص ورزشی با اعتراضات مردم موجب شده است که جمهوری اسلامی برای خاموش کردن صدای آنها فشار بیشتری بر ورزشکاران بیاورد. اعمال فشاری که تنها به زندان و تهدید و ارعاب محدود نمیشود. کشتار و برنامهریزی برای کشتن از طریق مجازات مرگ برای ورزشکاران نیز بخشی از این سناریوست.
ورزشکارانی در رشتههای مختلف در جریان اعتراضات سراسری با شلیک نیروهای امنیتی و نظامی کشته شدهاند و تعدادی نیز در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند و همچنین شماری از ورزشکارانی که بازداشت و زندانی شدهاند و یا مورد تهدید و تنبیه قرار گرفتهاند.
یکی از موارد برخوردهای قهری نیروهای امنیتی مربوط به «مرجان جنگجو» سنگنورد شیرازی و صاحب یک باشگاه ورزشی است که در پی حمله نیروهای امنیتی به خانهاش بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده اما با گذشت بیش از یک ماه از روز دستگیری، از وضعیت او اطلاع دقیقی در دست نیست.
یک فرد نزدیک به این ورزشکار شیرازی به کمپین حقوق بشر در ایران گفته است «ناامیدی دوستان مرجان جنگجو از جستجوی مکانهایی که ممکن است ردی از او بیابند تا بدانجا پیش رفته که به گورستانهای شیراز و اطراف آن سر میزنند و درباره مزارهای بینام و نشان تازه پرس و جو میکنند شاید اثری از او بیابند.»
***
در جریان اعتراضات سراسری مردم، سه ورزشکار در سه شهر ایران کشته شدهاند.۳۰شهریور ۱۴۰۱، «علی مظفری»، بازیکن تیم والیبال سایپا که سابقه دعوت به اردوی تیمهای پایه والیبال ایران را داشت، در شهر قوچان با شلیک مستقیم گلوله جنگی توسط نیروهای امنیتی کشته شد.
یکماه بعد در تاریخ ۳۰ مهرماه «محمد قائمیفر» دروازهبان تیم امید «جندیشاپور» دزفول، در کوچهای بنبست در چهارراه شریعتی این شهر، از پشت سر هدف گلوله نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی قرار گرفت.
یکی از نزدیکان محمد قائمیفر به کمپین حقوق بشر ایران گفت: «بیشتر از ۴۰ گلوله ساچمهای به جمجمه و گردن او شلیک شده بود. کوچه را هم بستند که کسی برای کمک به او نزدیک نشود. وقتی به بیمارستان رسید دیر شده بود. چند روز هم در جدال میان مرگ و زندگی جنگید اما نماند.»
به گفته این فرد نزدیک به محمد قائمیفر، او با تیم امیدهای ذوبآهن فولادشهر برای بازی در پست دروازهبانی برای فصل آینده به توافق رسیده بود.
۱۵ آذرماه همزمان با به خاک سپردن محمد قائمیفر در دزفول، خانواده «احسان قاسمیفر» از قهرمانان پرورشاندام ایران پیکر او را در زادگاهش، شهر کنگاور به خاک سپردند. احسان قاسمیفر ۳۲ ساله از شهروندان معترض کشتهشده در شهر کرج، سابقه قهرمانی استان، کشوری و اعزام به رقابتهای بینالمللی در رشته پرورشاندام را داشت. خانواده او برای اعلام خبر درگذشتش بر اثر سکته قلبی، زیر فشار نهادهای امنیتی قرار گرفته بودند.
ورزشکارانی که با مجازات مرگ مواجهاند
محمد مهدی کرمی یکی از ۵ نفری است که از آغاز دادگاههای فرمایشی کشتهشدن یک بسیجی در روز چهلم «حدیث نجفی» در کرج، به اعدام محکوم شده است. او ورزشکار رزمی است و پیشتر به مقام قهرمانی کاراته در ایران رسیده بود.
او در همه ویدیوهایی که از دادگاه متهمان این پرونده منتشر شده منکر قتل «روحالله عجمیان» شده اما قوه قضاییه با این حال این جوان ورزشکار را به محاربه متهم و به اعدام محکوم کرده است. روز سهشنبه ۱۳ دیماه دیوان عالی کشور حکم اعدام محمد مهدی کرمی و سید محمد حسینی را تایید کرد. بنا به نوشته خبرگزاری هرانا این دو نفر در روزهای گذشته برای اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شدهاند. محمدحسین آقاسی، وکیل دادگستری، روز سهشنبه ۱۳ دی به سایت «اعتماد آنلاین» گفت: « در شرایطی که امروز سخنگوی دستگاه قضایی اعلام کردند متهمان در دادگاهها حق دارند وکیل انتخابی داشته باشند و فقط در مرحله تحقیقات مقدماتی است که تبصره ماده ۴۸ قابل استفاده است، اما قاضی از تنظیم حکم وکالت بنده با موکلم خودداری کرده است.»
پدر محمد مهدی کرمی گفته است که پسرش از روز ۱۳ دی و پس از تایید حکم اعدام دست به اعتصاب غذا خواهد زد. با وجود تلاش خانواده برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام، محمد مهدی کرمی روز ۱۷ دیماه به دار آویخته شد. حکم اعدام سید محمد حسینی دیگر متهم پرونده کشته شدن یک بسیجی در کرج نیز در همان روز ۱۷ دیماه اجرا شد. سید محمد حسینی نیز در رشته کاراته فعالیت و مربیگری میکرد.
نام «امیر نصرآزادانی» متولد ۱۸ بهمن ۱۳۷۴، بازیکن پیشین تیم فوتبال تراکتور که سابقه بازی در رقابتهای لیگ برتر را دارد، ۲۹ آبانماه ۱۴۰۱ در رسانهها منتشر شد. صدا و سیمای حکومتی ایران ویدیویی از اعترافات اجباری سه متهم در پرونده کشته شدن سرهنگ پاسدار «اسماعیل چراغی» و دو بسیجی دیگر به نامهای «محمدحسین کریمی» و «محسن حمیدی» در شهر اصفهان پخش کرد.
«اسدالله جعفری» رییس کل دادگستری استان اصفهان نیز در گفتوگو با «میزان» خبرگزاری وابسته به قوهقضاییه ادعا کرد که امیر نصر آزادانی «عضو یک گروه مسلح» بوده است.
«امیر نصر آزادانی»، «صالح میرهاشمی» و «سعید یعقوبی» متهمان این پرونده ناچار به اعتراف اجباری شدند در حالی که امیر بارها گفته بود اگر چه در اعتراضات حضور داشته اما هرگز در محدودهای که نیروهای سپاه و بسیج کشته شدهاند نبوده است. روز ۲۰ دیماه دادگاه احکام متهمان این پرونده را صادر کرد که بر اساس آن امیر نصر آزادانی به ۲۶ سال حبس (که ۱۶ سال آن قابل اجراست) محکوم شد و «صالح میرهاشمی» و «سعید یعقوبی» به همراه «مجید کاظمی» به اعدام محکوم شدند. «صالح میرهاشمی» قهرمان سابق کاراته در ایران است و به مربیگری حرفهای در این رشته اشتغال دارد.
«سهند نورمحمدزاده» متولد ۱۳۷۵ ورزشکار پرورش اندام و زیبایی اندام است. او دارنده مقام سوم رقابتهای کشوری در تبریز و مقام نخست مسابقات استانی در استان البرز است.
سهند نورمحمدزاده روز ۱۲مهر۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری در بزرگراه «اشرفی اصفهانی» تهران بازداشت شد. دوماه بعد درست در تاریخ ۱۲ آذرماه وکیل تسخیری او از ابلاغ حکم اعدام با اتهام «محاربه» برای او خبر داد.
سهند نورمحمدزاده بعد از انتقال به زندان تهران بزرگ با انتشار یک فایل صوتی گفت از نخستین لحظه بازداشت به او گفته شده که اعدام خواهد شد و تنها مدرکی که دادگاه برای اتهامات او و صدور حکم در نظر گرفته، ویدیویی است که در آن او در حال جابهجا کردن «گاردریل» وسط خیابان دیده میشود.
پرهام پروری قهرمان شنای ۲۶ ساله و مربی شناست. او اهل سقز و یکی از ورزشکاران بازداشت شده در تهران است که در ابتدا به محاربه متهم شد اما در تاریخ ۲۶ آذرماه، وکیل او از برداشته شدن اتهام محاربه از پرونده او خبر داد. با اینهمه هنوز از وضعیت اتهامات او اطلاع روشنی در دست نیست.
پرهام پروری چند ماه پیش از شروع اعتراضات سراسری در یک شرکت خصوصی استخدام و مشغول به کار شد. یکی از نزدیکان پرهام پیشتر به کمپین حقوق بشر گفته بود: «او هنگام بازگشت از محل کار تنها به این دلیل که شماره پلاک خودرویش متعلق به شهر سقز، زادگاه مهسا امینی بود توسط نیروهای یگانویژه مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بازداشت شد.»
مورد عجیب مرجان جنگجو؛ او ناپدید شده است
۱۱آبانماه ۱۴۰۱، «مرجان جنگجو» سنگنورد شیرازی و صاحب یک باشگاه ورزشی در منطقه قلات استان فارس، در پی حمله نیروهای امنیتی به خانهاش بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد. پس از گذشت بیش از یک ماه، از وضعیت او اطلاع دقیقی در دست نیست.
دوستان مرجان جنگجو در گفتگو با رسانهها گفتهاند که او در کودکی والدین خود را از دست داده اما برخی نزدیکانش در تاریخ هشت آذر شکایت خود را مبنی بر مفقود شدن این زن جوان به شعبه ۹ آگاهی شیراز ارایه کردهاند ولی همچنان کسی به آنها پاسخ روشنی نداده است.
یک فرد آگاه به کمپین حقوق بشر ایران گفته است «ناامیدی دوستان مرجان جنگجو از جستجوی مکانهایی که ممکن است ردی از او بیابند تا بدانجا پیش رفته که به گورستانهای شیراز و اطراف آن سر میزنند و درباره مزارهای بینام و نشان تازه پرس و جو میکنند شاید اثری از او بیابند.»
پرونده سازی و تهدید ورزشکاران؛ از اتهام خرابکاری تا تهدید به مصادره
«اشراق نجفآبادی»، عضو پیشین تیمهای ملی دوچرخهسواری و کوهنوردی ایران، ۱۸آبان در شیراز بازداشت شد. او و چند تن از دوستانش از جمله «حسام موسوی» مربی سنگنوردی و هایلاین، «امیرارسلان مهدوی» سنگنورد و مربی اسنوبورد، «محمد خیوه» کوهنورد، «دنا شیبانی» مربی اسنوبورد و گرافیست و «حامد قشقایی» کوهنورد همگی توسط نیروهای امنیتی در شیراز بازداشت شدهاند.
این گروه از ورزشکاران به اتهام «تلاش برای کار گذاشتن بمب دستساز در منطقه معالیآباد شیراز» تحت فشار و شکنجه شدید ناچار به نشستن مقابل دوربین نهادهای امنیتی و اعتراف اجباری شدند.
یکی از دوستان نزدیک حامد قشقایی به کمپین حقوق بشر ایران میگوید: «تنها اتهامی که میتوانند به حامد بزنند این است که کلمه آزادی را با گچ و ملات در ارتفاعات کوه دراگ نوشت.»
دنا شیبانی و محمد خیوه پس از پخش اعترافات اجباری با وثیقه آزاد شدند اما به نظر میرسد نهادهای امنیتی به دنبال سنگینتر کردن اتهامات بازداشتشدگان دیگر این پرونده هستند.
دنا شیبانی با انتشار ویدیویی که مشخص نیست تحت چه شرایطی ضبط شده در حساب کاربری خود، اتهامات نسبت داده شده به خود و دوستانش را تایید کرده و آن را «تحت تاثیر خشم و هیجان و جوگیری روزهای اول اعتراضات» عنوان کرده است.
یک فرد مطلع از وضعیت دنا شیبانی به کمپین حقوق بشر ایران گفت: « دنا به دلیل شرایط بسیار بد روحی هربار که با خانواده تماس میگرفت گریه میکرد. به نظر میآید دارند از او استفاده میکنند تا بقیه بازداشتشدهها را با احکام سنگین مواجه کنند. خانواده دنا شیبانی هم کاملا ایزوله شدهاند و حتی پاسخ تماسهای وکیل را نمیدهند.»
مهرداد پارسا، ۳۶ ساله و ساکن سعادتآباد در تهران، از تاریخ ۸ دی ماه بازداشت و از وضعیت او اطلاعی و محل نگهداریاش در دست نیست. مهرداد پارسا، فارغ التحصیل تربیت بدنی و مربی کاراته و بدنسازی است که مدال جهانی در رشته کاراته دارد.
علاوه بر این، شماری از چهرههای شاخص ورزش ایران از جمله «وریا غفوری» بازیکن کنونی تیم فولاد و کاپیتان فصل گذشته استقلال ، «پرویز برومند»، کاپیتان سابق استقلال و بازیکن پیشین تیم ملی ایران، «کاوه رضایی»، مهاجم کنونی تیم تراکتور و بازیکن سابق تیم ملی و باشگاه استقلال، «حسین ماهینی»، کاپیتان پیشین پرسپولیس و بازیکن سایپا، «علیرضا نجاتی»، دارنده پنج مدال برنز، یک نشان نقره و یک مدال طلای رقابتهای آسیایی و جهانی کشتی فرنگی و «داریوش (حسین) شهروی» ملیپوش رشته هایلاینر نیز در طی صد روز گذشته احضار، بازداشت و به زندان منتقل شدند. برخی از آنها همچون پرویز برومند اتهاماتی همچون «لیدری اغتشاشات» را در پرونده خود دارند که نگرانی از وضعیت آنها را تشدید میکند. او در جریان بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود به شکلی که بلافاصله پس از آزادی به قید وثیقه به بیمارستان منتقل شد.
چهرههایی همچون عارف غلامی مدافع تیم فوتبال استقلال و سروش رفیعی بازیکن و کاپیتان پرسپولیس به دلیل انتقاد از سرکوب معترضان با اقدامات تنبیهی مواجه شدند. عارف غلامی توسط «مصطفی آجرلو»، مدیرعامل پیشین این باشگاه، از تیم کنار گذاشته شد و سروش رفیعی درپی فراری دادن دختری که توسط نیروهای امنیتی تعقیب میشد، به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت و مدتی قادر به تمرین با تیمش نبود.
از ابتدای خیزش انقلابی مردم، برخی چهرهها همچون علی کریمی و علی دایی بازیکنان برجسته فوتبال ایران و الناز رکابی صخرهنورد ایرانی به دلیل ایستادن در کنار مردم معترض توسط مقامات قضایی و نهادهای امنیتی به بازداشت، مصادره اموال و حتی مرگ تهدید شدهاند. روز ۵ دیماه نیروهای امنیتی هواپیمایی که همسر و فرزند علی دایی جزو مسافران آن بودند و عازم امارات بود در آسمان مجبور به فرود در جزیره کیش کردند و به همسر و دختر علی دایی اعلام کردند که ممنوعالخروج هستند و نمیتوانند از ایران خارج شوند. موضوعی که واکنشهای بینالمللی وسیعی داشت.
این مقاله در تاریخ ۲۰ دیماه به روزرسانی شده است