نامه سامان نسیم زندانی کُرد محکوم به اعدام از زندان: شکنجه شدم؛ فیلم اعترافات تحت فشار بود
سامان نسیم، زندانی کُرد محکوم به اعدام که به گفته مسولان زندان مرکزی ارومیه قرار است حکم اعدامش در روز ۳۰ بهمن ماه اجرا شود، برای اولین بار با انتشار نامه ای در داخل زندان، از وضعیت دوران بازداشت و شکنجه هایش برای گرفتن اعترافات ساختگی نوشته است. نسخه ایی از این نامه برای انتشار در اختیار کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران قرار گرفته است.
این زندانی کرد نامه خود را اینطور شروع کرده است: «شکنجه به محض ورود به سلول شروع شد. سلولی با دیوارهای اغشته به مواد خاص و طراحی آن منحصرا برای شکنجه روانی تدارک گردیده است. با نگاهی به مصالح بکار رفته در داخل سلول مفاهیم و مضامین شکنجه همچون فیلمی در خاطرت مرور می گردد. اتاقکی که فقط به صورت افقی می توانی در ان دراز بکشی همراه با سرویس بهداشتی که دیوار اپنی باز و ارتفاع شصت سانتی. متراژ سلول با طول دو متر و عرض پنجاه سانتی متر. همه چیز متفاوت است دوربینی در بالای سرم بود که تمامی حرکاتم را ضبط میکرد، حتی زمان توالت را.»
او در ادامه نوشته است: «این آغازی بود برای ۹۷ روز شکنجه و عذاب. در تمام مدتی که در بازداشت بودم به هر شیوه و با هر وسیله ای شکنجه گردیدم. روزهای ابتدایی میزان شکنجه ها به حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. تمام اعضای بدنم سیاه و کبود شده بود.برای ساعتها از دست ها و پاهایم آویزانم کردند.در تمام مدت زمان بازداشت بازجویی و شکنجه چشم بندی بر روی چشمانم بود که امکان رویت ماموران شکنجه و بازجو برایم میسر نبود. تمام روشهای غیر انسانی و غیرقانونی را برای گرفتن اعتراف از من بکار گرفته شد.بارها به من گفتند که اعضای خانواده ات شامل پدر و مادر و برادر را دستگیر کرده اند، به من می گفتند که تو را هم مانند رفقایت با لودر خاک می کنیم.می گفتند همینجا می کشیمت و روی قبرت بتون می ریزیم!»
سامان نسیم در بخش دیگری از نامه خود نوشته است:«شبها که می خواستم بخوابم با ایجاد سروصدا با وسایل مختلف منجمله کوبین در نمی گذاشتند استراحت بنمایم. در حالتی ما بین جنون و هوشیاری بودم ، تمام این ۹۷ روز بدین شیوه سپری شد. این در حالی بود که در زمان دستگیرم ۱۷ سال سن داشتم.»
این زندانی کرد محکوم به اعدام ادامه داده است: «در طول این مدت نتواستم با خانواده ام هیچگونه تماسی داشته باشم. تحت فشار و شکنجه در حرکتی کاملا غیرانسانی با چشم بسته و در وضعیتی مابین مرگ و هستی اقدام به ضبط بازجویهایم کردند که اعلام میدارم این فلیم برداری و مصاحبه کذب محض هست و این مصاحبه را به شدت تکذیب می کنم. بعدا در کانال شبکه یک خبری منتشر شد که گویا من آزاد شده و به خانه باز گشته ام، این در حالی بود که من با سناریوی از پیش طراحی شده حکم اعدام برایم صادر شده بود. دفاعیات و دادرسی ام در دادگاه کاملا امنیتی و صوری بود چراکه وکلایم حق دفاع نداشتند و خودم نیز امکان کوچکترین دفاعی نداشتم، حتی قاضی پرونده در جلسه دادگاه من را چندین نوبت تهدید به ضرب و شتم کرد و وکلایم با فشاهاری امنیتی عزل شدند و با نگاهی و بینشی کاملا شونیستی و غیرانسانی به اعدام محکوم شدم.»
سامان نسیم در انتها نوشته است: «در یک نوبت دادگاهی شدم که تغییری در سناریو یاز پیش تعیین شده نداشت. بعد از ابلاغ حکم در تاریخ ۲۸/۱۱/۹۱ ار مهاباد با تدابیر شدید امنیتی با توهین و بدرفتاری ماموران بدرقه به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدم و حکم اعدام صادر شده از سوی دادگاه انقلاب مهاباد نیز بعد از دو سال از سوی دیوان عالی کشور تایید گردید. نتیجه درخواست اعاده دادرسی اینجانب هنوز نامعلوم می باشد و به دلیل قطعی بودن حکم هر لحظه اجرای حکم من وجود دارد.»