یک سال بلاتکلیفی بازداشت شدگان روستای نصیرآباد سیستان و بلوچستان و ادعای شکنجه برای اخذ اعتراف
یک سال پس از بازداشت گروهی از مردان اهل سنت در روستای نصیرآباد در جنوبشرقی ایران، علیرغم اتهامات سنگین وارد شده، هنوز دادگاه این افراد برگزار نشده و به گفته عضو خانواده یکی از بازداشتشدگان، آنها از حقوق اولیه و دادرسی عادلانه محروم هستند.
بامداد ۱۴ دی ماه سال ۱۳۹۳ نیروهای امنیتی حدود ۳۰ نفر را در روستای نصیرآباد شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان بازداشت کردند. این روستا در نزدیکی مرز ایران و پاکستان است. عضو خانواده یکی از دستگیرشدگان که هنوز در بازداشت است، به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت که هنوز دستکم ۱۰ نفر از این عده در بازداشت اند و مقامهای قضایی یا امنیتی ایران در این باره توضیحی به خانواده بازداشتشدگان نمیدهند.
این بازداشتها سال پیش(۱۳۹۳) سه روز پس از قتل ادهم صبوری، یک عضو بومی بسیج و عیسی شهرکیزاد، یک معلم بومی ساکن این روستا صورت گرفت. بر اساس گزارش رسانههای دولتی این دو نفر را دو نفر سوار بر موتورسیکلت با شلیک تیر کشته اند.
به گفته منبع این مطلع از بازداشتها، هنوز دادگاهی برای هیچیک از ۱۰ نفری که همچنان در بازداشت هستند، برگزار نشده است. اتهامات اولیه برای این بازداشتشدگان، «تشکیل گروه تروریستی»، «بمبگذاری» و حمله به نیروهای انتظامی و امنیتی و معلمان در استان سیستان و بلوچستان بوده است.
منبع نزدیک به یکی از بازداشتشدگان به کمپین همچنین مدعی شد که این افراد «زیر شکنجه اعترافهایی درباره این اتهامها کردهاند» اما در ملاقات با خانوادههای خود و همچنین پس از انتقال به زندان گفتهاند که این اعترافها زیر فشار و شکنجه بوده است.
به گفته این منبع، بازداشتشدگان دستکم در چهار ماه اول که در بازداشت سپاه پاسداران بودهاند، زیر فشار و شکنجه بودهاند از جمله مثلا «در سرمای زمستان زاهدان، ساعتها آنها را بدون لباس در فضای آزاد نگه داشتهاند و بعد در این سرما به آنها شلاق زدهاند و زیر ناخن های آنها سوزن فرو کرده اند .» همچنین آنها تهدید شده اند که در صورت اعتراف نکردن به اتهامات مطرح شده اعدام می شوند.
این منبع آگاه به کمپین گفت که بازداشتشدگان مدت زمانی طولانی در سلول انفرادی نگه داشته شدهاند.
به گفته او، این افراد از ابتدای بازداشتشان در زاهدان بودهاند. آنها پس از زندان سپاه، ابتدا به زندانهای وزارت اطلاعات ایران و سپس زندان مرکزی شهر برده شدهاند.
به گفته این عضو خانواده یکی از این بازداشتشدگان، در زندان وزارت اطلاعات فشارهای زندان سپاه ادامه پیدا نکرده است و اساسا نخستین تماس این افراد با خانوادهشان، از زندان وزارت اطلاعات بوده است: “حتی افرادی در وزارت اطلاعات گفتهاند این بازداشتشدگان، بیگناه هستند و سپاه آنها را بیدلیل گرفته است.”
اگر چه مسئولان انتظامی و کشوری دستگیر شدگان را “تروریست”هایی می خوانند که قصد ایجاد ناامنی در منطقه را داشته اند. فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان، روز ۲۴ دی ماه سال ۱۳۹۳ اعلام کرد که “۱۸ نفر از اعضای گروهک تروریستی شرق کشور دستگیر شدند.” سردار حسین رحیمی، با اشاره به این که اعضای این گروه در بازه زمانی یک تا ۳ ماهه در آن طرف مرز آموزش میدیدند، مدعی شد: “اکثر اعضای گروه در افغانستان و پاکستان در مدت زمانی یک تا ۳ ماهه آموزشهایی چون ساختن بمب و عملیاتهای نظامی را میدیدند و از طرف دیگر از لحاظ عقیدتی نیز آموزش دیده و بعد از آموزش به داخل کشور وارد شده و اقدام به کار تروریستی میکردند.” او در ادامه گفت: “این گروه از طرف فردی که در یکی از کشورهای عربی فعالیت داشت تأمین مالی میشدند.”
پس از آن معاون امنیتی انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان در یک نشست خبری که روز ۲۶ بهمن ۹۳ برگزار شد، گفت: “در راستای سیاستهای نرمافزاری و اشراف اطلاعاتی و اعتماد به مردم، یک تیم تروریستی طی پیگیریهایی از سوم دی ماه بهتدریج تا ۱۰ بهمن ماه امسال در سیستان و بلوچستان دستگیر شدند.” میرشکاری مدعی شد: “این تیم در حادثه شهادت مردم بیگناه تاسوعا در چابهار در سال ۸۹ نقش داشتند که ۳۹ نفر از مردم شهید شدند، حدود ۴۳ نفر از مأموران ما را در عملیاتهای مختلف به شهادت رساندند، ۹ نفر غیرنظامی از جمله سه نفر معلم (شهید نوروزی، شهید سرگزی، شهید شهرکی) و شهید ادهم صبوری را شهید کردند، همچنین ۷ مورد تله انفجاری داشتند.”
به گفته عضو خانواده یکی از دستگیرشدگان در ادعاهای مقامات رسمی در ارتباط با این پرونده «تناقضگویی» وجود دارد: «از جمله اینکه آنها ابتدا قتل ادهم صبوری، شهروند اهل سنت عضو بسیج و عیسی شهرکیزاد، معلم بومی ساکن این روستا، را صرفا جنایی و با زمینههای شخصی خوانده بودند ولی بعد دست به این بازداشتهای گسترده و وارد کردن اتهام به این بازداشتشدگان زدند. منبع نزدیک به یکی از این بازداشت شدگان گفت: ” آقای شهریاری نماینده زاهدان می گوید که ۱۲ نفر از یک گروه تروریستی بازداشت کردیم و در همین موقع یکی دیگر از مسئولان نظامی اعلام می کند که ما ۹ نفر را در یک خانه تیمی بازداشت کرده ایم و یک مسئول دیگر اعلام می کند اینها گروهی خطرناکتر از جیش العدل هستند و مستقل از این گروهک و یک مسئول دیگر عکس این موضوع را اعلام می کند. همچنین اینکه ترور مولوی جنگیزهی، روحانی عضو بسیج هم به این افراد منتسب شده است در حالی که قبلا مولوی نقشبندی و همراهان او به همین اتهام بازداشت شده بودند و «اعتراف»های تلویزیونی آنها را هم پخش کرده بودند.”
در دی ماه سال ۹۳، حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان در مجلس، تعداد افراد دستگیرشده را ۹ نفر اعلام کرد و مدعی شد که «یکی از عوامل اصلی این ترورها که مولوی نیز بود، متواری شده که پیگیری برای دستگیری وی ادامه دارد.
این منبع مطلع اسامی بازداشت شدگان را ابوبکر ملازهی، عامر گهرامزهی، بشیر بلیده ای، ادریس بلیده ای، عبدالستار بهرام زهی، ابوبکر (صدیق) بهرامزهی، مصیب وطنخواه، داوود بهرامزهی، امین رییسی، نجیب رئیسی، اعلام کرد.
اهالی منطقه سیستان و بلوچستان همواره با تبعیضات قومی و مذهبی رو به رو بوده اند. تعداد اعدام هایی که توسط حکومت در این منطقه صورت گرفته نیز چشمگیر است. احمد شهید، گزارشگر ویژه در مورد حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در گزارش ماه فوریه سال ۲۰۱۳ خود به این تبعیض ها اشاره کرد: “با بالاترین میزان فقر، مرگ و میر نوزاد و کودک، و کمترین امید به زندگی و میزان سواد در کشور، سیستان و بلوچستان مسلما توسعه نیافتهترین منطقه در ایران است. بر اساس گزارشات بلوچیها به طور سیستماتیک در معرض تبعیض اجتماعی، نژادی، مذهبی، و اقتصادی قرار دارند، و در دستگاههای دولتی به شدت کسرِ نمایندگی دارند.” بنا بر این گزارش “حقوق زبانی بلوچیها توسط حذف سیستماتیک نشریات بلوچی زبان و اعمال محدودیت برای استفادۀ عمومی و خصوصی بلوچ ها از زبان مادری خود، بر خلاف ماده ۱۵ قانون اساسی ایران، و ماده ۲۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، تضعیف شده است. علاوه بر این، استفاده از فرآیند گزینش، که مقامات و کارکنان دولتی را ملزم میکند تا وفاداری خویش به اسلام و به مفهوم ولایت فقیه را نشان دهند، با محدود کردن فرصت های شغلی وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنان را تشدید میکند.”
آقای شهید در گزارش خود آورده که شرح حال تخریب مساجد و مدارس مذهبی اهل سنت، و ادعاهای حبس و ترور روحانیون سنی به او گزارش شده است: “فعالان بلوچ بطور خودسرانه مورد دستگیری قرارگرفته و شکنجه شدهاند. استان سیستان و بلوچستان با میزان بالای اعدام برای جرایم مربوط به مواد مخدر یا جرایمی که “محاربه” تعیین شده و بدون محاکمات عادلانه مواجه است. ادعاهائی نیز دریافت شده که دولت از مجازات اعدام به عنوان یک چاره برای سرکوب مخالفان در این استان استفاده می کند.”