قتل خاموش زندانیان در زندانهای جمهوری اسلامی؛ محرومیت عامدانه از درمان و خدمات پزشکی
پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ – در دو ماه نخست سال جدید میلادی، دستکم چهار زندانی در ایران به دلیل محرومیت عامدانه از مراقبتهای پزشکی ضروری جان خود را از دست دادند. این فاجعه انسانی، رویهای رایج و شناختهشده در زندانهای جمهوری اسلامی بهشمار میرود که برای سالها ادامه داشته و منجر بهقربانی شدن شمار زیادی از زندانیان سیاسی و عادی شده است.
مرگ چهار زندانی، انوار چالشی، حسن دامانی، بهرام درویشی و فرزانه بیژنپور، بر اثر سهلانگاری عامدانه مقامهای زندان در ارائه مراقبتهای پزشکی ضروری، تنها بخشی از این فاجعه تکراری است.
عدم شفافیت و پاسخگو نبودن مقامهای سازمان زندانهای جمهوری اسلامی موجب شده که شمار دقیقی از قربانیان در دست نباشد. همچنین، فشارها و تهدیدهای امنیتی و قضایی علیه خانوادههای قربانیان، امر دادخواهی را تقریبا ناممکن کرده است.
به گفته هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران: «مرگ زندانیان در زندانهای جمهوری اسلامی، نه یک حادثه طبیعی است و نه موردی یا اتفاقی محسوب میشود؛ بلکه نتیجه مستقیم یک سیاست آشکار حکومتی است که بخشی از هدف آن، مجازات زندانیان سیاسی از طریق محرومیت از خدمات پزشکی است. این امر را باید نوعی قتل عمدی بهشمار آورد.»
هادی قائمی ادامه داد: «مصونیت گسترده مقامهای سازمان زندانهای جمهوری اسلامی، به آنها این امکان را میدهد تا زندانیان را بدون هیچگونه پیامد حقوقی و قضایی به قتل برسانند.»
به گفته هادی قائمی: «این روند فاجعهآمیز تنها زمانی متوقف خواهد شد که فشار بینالمللی قابلتوجه و مؤثری بر مقامهای جمهوری اسلامی اعمال شود و آنها را وادار کند که این اقدامات جنایتکارانه را بیدرنگ متوقف سازند.»
این رویه، که بهویژه بر زندانیان عقیدتی و محبوسان متعلق به اقلیتهای قومی و مذهبی در ایران اعمال میشود، بنا بر نظر سازمان ملل متحد، مصداق آشکار شکنجه و قتل خودسرانه است.
کمپین حقوق بشر ایران از دولتهای سراسر جهان، سازمان ملل، انجمنهای بینالمللی پزشکی و سازمانهای حقوق بشری میخواهد تا مقامهای جمهوری اسلامی را ملزم کنند تا بیدرنگ مراقبتهای پزشکی لازم و مناسب را برای همه زندانیان نیازمند فراهم کنند. این شامل انتقال بهموقع زندانیان بیمار به مراکز درمانی خارج از زندان و همچنین دسترسی آنها به مراقبتهای پزشکی ضروری است.
روایت یک قتل خاموش؛ مرگ انور چالشی زندان سیاسی کرد
چهارشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۳، انور چالشی، زندانی سیاسی کُرد اهل ارومیه، در بیمارستان جان باخت. انور چالشی به بیماری سرطان روده مبتلا بود که طی یک سال گذشته وضعیت او بهشدت وخیم شده بود و با وجود این، مقامهای زندان او را از درمان مناسب محروم کردند.
به گفته یک منبع آگاه از وضعیت این زندانی سیاسی، پزشکی قانونی سال گذشته با توجه به وخامت وضعیت جسمانی او اعلام کرده بود که توانایی ادامه حبس را ندارد، اما با مخالفت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچنان در زندان نگه داشته شد. در نهایت، پس از موافقت با درخواست عفو، از زندان آزاد شد اما دیگر فرصتی برای درمان مؤثر نداشت.
انور چالشی، ۵۰ساله، اهل روستای «لورزینی» و کامل جباروند (سیدان مسکن) اهل روستای «چریک آباد» منطقه «مهرگهور» ارومیه در تاریخ ۱۲ آذرماه ۱۳۹۹ به همراه یک شهروند دیگر به نام موسی آلوسی، اهل روستای «ولنده علیا» توسط عوامل سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ارومیه بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی-نظامی در پادگان المهدی منتقل شدند. موسی آلوسی پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شد؛ اما این دو شهروند در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۹۹ با پایان مراحل بازجویی به زندان مرکزی ارومیه انتقال یافتند. پس از بازداشت این سه شهروند قرارگاه «حمزه» سیدالشهدای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیهای از بازداشت چند تن از اعضای یکی از احزاب اپوزیسیون کُرد خبر داد.
در ۱۷ مهرماه ۱۴۰۰، انور چالشی و کامل جباروند در شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق عضویت در حزب دمکرات کردستان ایران، هر یک به تحمل هفت سال حبس تعزیری محکوم شدند.
یک همبندی سابق انور چالشی، به کمپین حقوق بشر ایران گفت: “انور چالشی در چند سال گذشته به دلیل پیشرفت بیماری (سرطان روده) در شرایط وخیمی قرار داشت و زندانیان سیاسی بارها با اعتصاب غذا نسبت به وضعیت سلامتی او اعتراض کردند. حتی بعضی از زندانیان معترض به همین دلیل به انفرادی زندان رفتند”.
به گفته همبندی سابق انور چالشی “او در دو سال گذشته، به دلیل پیشرفت بیماری، دچار کاهش وزن شدید و بیهوشیهای مکرر شده بود. وقتی که دیگر خیلی حال جسمی بدی داشت و واقعا چشمپوشی از آن وضعیت ناممکن بود، ماموران زندان انور را به بهداری زندان میبرند و یک درمان سرپایی در حد مسکن و اینها انجام میدادند و دوباره به زندان بازمیگشت.هر بار که با فشار زندانیان به بیمارستان منتقل میشد، به دلیل مخالفت سازمان اطلاعات سپاه و به بهانه عدم پرداخت هزینههای درمانی، اقدامی برای درمان او صورت نمیگرفت و بدون تکمیل مراحل درمانی به زندان بازگردانده میشد.”
همبندی سابق انور چالشی در ادامه میگوید: “انور وضعیت مالی خوبی ندارند. او چهار فرزند دارد که بزرگترین آنها یک دختر ۲۵ ساله است و پسر کوچکش پنجساله ساله است. خانواده انور در روستا زندگی میکنند و شرایط مالی خیلی بدی دارند. در این سالها که زندان بود هزینههای زندگی همسر و فرزندانش به سختی تامین میشد چه برسد به هزینههای درمانی خودش.
به گفته این منبع آگاه “یک بار که به دلیل وضعیت وخیم سلامتیاش به بیمارستان خمینی شهر ارومیه منتقل شده بود، به دلیل مخالفت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران با اعطای مرخصی استعلاجی و به دلیل عدم توانایی مالی بدون آغاز روند درمان با پابند و دستبند ساعتهای زیادی را در بیمارستان به سربرد و دوباره به زندان بازگردانده شد.”
همبندی سابق انور چالشی به کمپین حقوق بشر ایران گفت: “انور چالشی در زندان به سرطان روده مبتلا و به دلیل رشد این بیماری، وضعیت سلامتی وی مدام نگران کننده میشد. حدود یک سال قبل با وجود نظر پزشکی قانونی مبنی بر عدم توانایی وی برای ادامه حبس، به دلیل مخالفت نهادهای امنیتی از آزادی مشروط و اعزام به مرخصی استعلاجی انور چالشی جلوگیری شد.”
به گفته همبندی سابق انور چالشی “شرایط انور در ماههای گذشته خیلی وخیم شده بود. سرطان انور به شکل خیلی چشمگیری پیشرفت کرده بود و در این شرایط مقامات زندان تصمیم گرفتند که انور چالشی را آزاد کنند. اما متاسفانه برای شروع درمان و انجام جراحی خیلی دیر شده بود. باید بگم اون قدر حال جسمانی انور بد شده بود که مقامات زندان احتمالا با خودشان گفتند بهتر است زودتر از زندان مرخصش کنیم تا اینجا از دنیا نرود و دردسر نشود. انور یک انسان منطقی و دلسوز بود. آزارش حتی به یک مورچه هم نمیرسید. انور برای همه زندانیان دلسوز بود. با وجود اینکه حال جسمانی خیلی بدی داشت اما هربار که خانوادهاش به ملاقات او میامدند سعی میکرد خود را سرحال نشان دهد از آن طرف دیدن وضعیت همسر و خانوادهاش دوچندان حال روحی خودش را خراب میکرد.”
به گفته همبندی سابق انور چالشی «من شاهد مرگ دردناک و تدریجی یک زندانی بیگناه و سختی کشیده بودم که شاید تلخترین نوع مرگ باشد. درد و سختی بیماری در زندان و شرایط بسیار سخت خانوادهات در بیرون زندان بدون آنکه بتوانی هیچ کاری برایشان انجام بدهی».
به گفته این منبع مطلع «در اوایل تیرماه ۱۴۰۳ وقتی که انور از زندان به بیمارستان خمینی ارومیه منتقل شد در آنجا از مقامات قضایی درخواست کرده بود که پنچ روز در بیمارستان بماند تا روند شروع درمان و عمل جراحی انجام شود اما قاضی پرونده اجازه نداده بود و او را بدون انجام و یا شروع روند درمانی خاصی به زندان بازگرداند. اگر در آن مقطع عمل جراحی انجام شده بود، شانس زنده ماندن انور خیلی بیشتر بود».
محرومیت عامدانه زندانیان از مراقبتهای پزشکی؛ رویهای مستمر و رایج در زندانهای جمهوری اسلامی
محرومیت محبوسان، بهویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی، از مراقبتهای پزشکی ضروری، یک رویه دیرینه در زندانهای جمهوری اسلامی ایران است.
کمپین حقوق بشر در ایران پیشتر در گزارشی فهرستی از ۳۴ زندانی سیاسی در ایران منتشر کرد که بهطور نظاممند از دسترسی به خدمات پزشکی مناسب محروم شده بودند. این موارد شامل ممانعت از دریافت داروهای تجویز شده، درمانهای لازم و همچنین جلوگیری از انتقال زندانیان به بیمارستانهای خارج از زندان بود.
مقامهای قضایی جمهوری اسلامی ایران و سازمان زندانهای کشور نقش مستقیمی در محرومیت زندانیان سیاسی از حق درمان ایفا میکنند. آنها با آگاهی کامل از بیماری زندانیان، عامدانه از ارائه داروها و خدمات درمانی ضروری خودداری میکنند. در بسیاری از موارد، خانوادههای زندانیان یا از وخامت وضعیت سلامتی عزیزانشان بیاطلاع نگه داشته میشوند یا درخواستهایشان برای درمان نادیده گرفته میشود.
هیچیک از مقامهای مرتبط در ایران بابت محرومیت عمدی زندانیان از خدمات پزشکی، حتی در مواردی که منجر به مرگ محبوسان شده است، پاسخگو نبودهاند. این نکته نیز مهم است که هیچ نهاد نظارتی مستقل یا سازمان حکومتی در ایران، وضعیت سلامت زندانیان را مستند نکرده و گزارشی در این زمینه ارائه نداده است.
مقامهای جمهوری اسلامی ایران بهطور نظاممند قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی را در زمینه دسترسی محبوسان، بهویژه زندانیان سیاسی، به درمان و خدمات پزشکی نادیده میگیرند.
کارشناسان ویژه سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی حقوق بشر همواره نگرانیهای جدی خود را نسبت به محرومیت زندانیان از مراقبتهای پزشکی در ایران ابراز کردهاند. این عمل ناقض «قوانین حداقل استاندارد سازمان ملل برای رفتار با زندانیان» بوده و منجر به مرگ بسیاری از زندانیان شده است. انجمن پزشکی جهانی نیز تاکید کرده که محرومیت زندانیان از درمان پزشکی نوعی شکنجه محسوب میشود.
آییننامه سازمان زندانهای ایران تصریح میکند «معاینه و در صورت لزوم، درمان زندانیان بیمار بر عهده زندان یا مراکز اصلاح و تربیت است» و بر «نظارت مستمر بر وضعیت سلامت زندانیان» و مشارکت خانواده آنها در روند درمان تأکید دارد.
بر اساس ماده ۵۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری ایران، در صورتی که وضعیت زندانی ایجاب کند، مقامهای قضایی باید دستور انتقال وی به مراکز درمانی مناسب خارج از زندان را صادر کنند. همچنین، اگر ادامه حبس موجب تشدید بیماری شود، اجرای حکم زندانی میتواند متوقف شود. افزون بر این، اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح میکند که مراقبتهای پزشکی و درمان، «از حقوق همگانی» است.
علاوه بر این، ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی ایران تأکید دارد که کوتاهی در انجام وظیفه مراقبتی، اگر منجر به مرگ فردی شود، عملی مجرمانه است و مجازات دارد.
امتناع مقامهای مسئول جمهوری اسلامی از ارائه مراقبتهای پزشکی کافی و لازم به زندانیان ناقض قوانین حقوق بینالملل نیز است. دولت ایران بهعنوان یکی از امضاکنندگان «میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی» موظف است از رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز جلوگیری کند و حق حیات شهروندان را به رسمیت بشناسد و محترم شمارد.
همه این تعهدات بهطور نظاممند توسط مقامهای جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته میشوند، موضوعی که در برخی موارد منجر به مرگ زندانیان شده است.
در اوت سال ۲۰۲۴ کارشناسان سازمان ملل در بیانیهای به «الگوی سوءرفتار با زندانیان ایرانی، از جمله محرومیت از دسترسی به درمان پزشکی مناسب» اشاره کردند و هشدار دادند که «چنین محرومیتهایی ممکن است مصداق شکنجه و رفتار غیرانسانی باشد که حقی مطلق و همگانی است و هیچ استثنایی بر آن وارد نیست و یک اصل بنیادین حقوق بشر محسوب میشود.»
هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران، در پایان تاکید کرد: «امتناع عمدی مقامهای جمهوری اسلامی ایران از ارائه خدمات پزشکی به زندانیان، نقض آشکار قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی حقوق بشری آنها است. هر جان از دسترفته در بازداشت، به دلیل سهلانگاری و اهمال مقامهای حکومتی، فاجعهای است که قانونگریزی و بیرحمی مسئولان جمهوری اسلامی را آشکار میکند.»
موارد زیر نمونههایی از مرگ محبوسان در زندانهای جمهوری اسلامی به دلیل عدم دریافت مراقبتهای پزشکی در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ است. این موارد توسط کمپین حقوق بشر ایران تایید شدهاند.
سال ۲۰۲۵
- انور چالشی – زندانی سیاسی کرد که به دلیل محرومیت از درمان جان خود را از دست داد.
- حسن دامنی – زندانی بلوچ که در زندان لاجوردی ایرانشهر بسر میبرد و دچار بیماری شده بود، در پی عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد.
- بهرام درویشی – زندانی گیلک محبوس در زندان لاکان رشت بهدلیل عدم رسیدگی پزشکی و محرومیت از حق ابتدایی درمان در این زندان جان خود را از دست داد.
- فرزانه بیژنپور– یک زندانی به نام فرزانه بیژنیپور که در بند شش زندان زنان قرچک محبوس بود، بر اثر خودداری پزشک زندان از رسیدگی درمانی کافی، جان باخت.
سال ۲۰۲۴
- غفار اکبری – شهروند ۴۸ساله اهل روستای یولقونلوی شهرستان ملکان که در ارتباط با پرونده قتل یکی از اهالی روستا بازداشت شده بود، پس از گذشت حدود سه هفته از بازداشت، در بیمارستان سینا شهر مراغه جان خود را از دست داد.
- نورعلی کوهکن – زندانی بلوچ ۴۰ساله بهدلیل عدم رسیدگی پزشکی در زندان زابل جان باخت.
- محمود دهمرده – زندانی۴۱ ساله محکوم به اعدام در سایه عدم رسیدگی پزشکی در زندان زابل جان باخت.
- در تاریخ ۱۱ تیرماه ۱۴۰۲ چهار زندانی در بند سه زندان شیبان اهواز جان خود را از دست دادهاند و ۱۵ زندانی نیز به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شدهاند.
سال ۲۰۲۳
- محمود رخشانی – دانشآموز دوره پیش دانشگاهی بلوچ که بهدست مامورین اطلاعات سپاه زابل بازداشت و شکنجه شده بود، بهمدت سه ماه در حالت کما در بیمارستان «امیرالمومنین» زابل بهصورت تحتالحفظ بهر میبرد، روز ۲۰ آذرماه جان خود را از دست داد.
- آریان قربانیشناس – ۱۸ساله اهل شهرضا در استان اصفهان با نام آرین قربانیشناس دوم آذر ماه سال جاری به شکل مشکوکی پس از انتقال از زندان شهرضا به بیمارستان «امیرالمومنین» این شهرستان، جان خود را از دست داد.
- فرامرز جاویدزاد – شهروند ۶۳ساله ایرانی-آمریکایی که از اسفند ۱۴۰۰ در زندان به سر میبرد، پس از خونریزی معده و عدم رسیدگی پزشکی جانش را از دست داد.
- جواد روحی – او از بازداشتشدگان خیزش سراسری زن،زندگی،آزادی بود که در نوشهر بازداشت و شکنجه شد.
- آمنه احمدی – زندانی محبوس در کانون اصلاح و تربیت سنندج در پی عدم رسیدگی پزشکی مناسب و تعلل در اعزام به بیمارستان جان خود را از دست داد.