مصاحبه تفصیلی با ژیلا بنی یعقوب: همسرم از ابتدایی ترین حقوق خود محروم است
کمپین/مصاحبه: ژیلا بنییعقوب، روزنامه نگاری که حکم ۳۰ سال محرومیت از اشتغال به روزنامه نگاری به عنوان یکی از عجیب ترین احکام سالهای گذشته را از دادگاه دریافت کرده است در مصاحبه ای با کمپین بین المللی حقوق بشر به شرح جزییات پرونده و گفت وگوی خود با قاضی در خصوص حکم یاد شده پرداخته است.او همچنین با شرح وضعیت همسرروزنامه نگار وزندانی اش، بهمن احمدی امویی می گوید که وی از« ابتدایی ترین حقوق خود» یعنی امکان ملاقات حضوری با همسرش در حال حاضر محروم است: « من تنها هفته ای یک بار، بیست دقیقه، به صورت کابینی؛ یعنی از پشت شیشه و تلفن می توانم با او صحبت کنم. نکته عجیب این است که طبق آیین نامه سازمان زندان ها؛ زندانی ها هر ماه حق ملاقات حضوری دارند،اما بهمن در طول یک سال گذشته که در زندان بوده، فقط سه بار از این حق برخوردار شده است و من نمی فهمم چرا بهمن را از ملاقات حضوری با خانواده به ویژه همسرش محروم کرده اند؟»
خانم بنی یعقوب از روزنامه نگاران برجسته ایرانی است که اخیرا جایزه «شجاعت در روزنامه نگاری» را دریافت کرد و پیش از این در تحریریه روزنامه هایی چون نوروز، وقایع الاتفاقیه، سرمایه، همشهری، خرداد، آزاد و آفتاب امروز فعالیت داشته است. او همچنین سردبیر وب سایت کانون زنان ایران و برنده جایزه “آزادی بیان” سازمان روزنامه نگاران کانادایی در مسابقه بینالمللی بهترین وبلاگ ایرانی و از اعضای کمپین یک میلیون امضا است.
وی در خصوص حکم صادر شده توسط قاضی دادگاه می گوید: « آقای قاضی صادر کننده، دقیقا چه تصوری از انسان و آینده یک شخص،آینده یک جامعه و حتی آینده یک شغل دارند که برای سی سال او تصمیم می گیرد؟ اصلا روزنامه نگاری در پنج سال آینده چگونه خواهد بود؟ ده سال بعد چه طور؟ بیست یا سی سال بعد چگونه ؟ شرایط جامعه و من در پنج سال بعد یا بیست – سی سال بعد چه خواهد بود که این چنین حکم داده اند! حتی من بعد از ابلاغ حکم ام به قاضی گفتم:” من از حکم شما از این بایت تعجب می کنم که اصلا وقتی این حکم را می نوشتید با خودتان فکر کردید؛ سی سال بعد، من هستم ؟ شما هستید؟ و روزنامه نگاری چگونه است؟ در پاسخ من گفتند:” شما که ان شالله هستید، ما هم نبودیم، بالاخره یکی دیگر هست!»
ژیلا بنی یعقوب و همسرش بهمن احمدی امویی در تاریخ ٣٠ خرداد در منزل خود دستگیر شدند. بنی یعقوب پس از تحمل ۶۰ روز زندان، با قرار وثیقه آزاد شد. در خرداد ۱۳۸۹ او به یک سال حبس تعزیری و ۳۰ سال محرومیت از شغل روزنامهنگاری و همسرش بهمن احمدی امویی به پنج سال زندان محکوم شد.
بنییعقوب یکی از نخستین زنان گزارشگر مستقل در ایران است، وی بارها در دوره فعالیتاش احضار و بازداشت شده. این روزنامه نگار بیش از ۴٠٠ گزارش، درباره موضوعات مختلف؛ هم چون وضعیت تحصیلی زنان، خودفروشی زنان، خودکشی جوانان و هم چنین گزارشاتی از جنگ در عراق، افغانستان و لبنان منتشر کرده است.
کمپین- آیا تا به حال سابقه داشته، نظیر چنین حکمی صادر شود؟
-بله . سابقه داشته است. پیش از این برای آقای زیدآبادی، حکم نسبتا سنگین تری صادر شد و آن؛ محرومیت دائم و همیشگی از فعالیت های مطبوعاتی ،اجتماعی و سیاسی بوده است .این طور که فهمیدم آقای قاضی پیرعباسی در مقایسه با آقای زیدابادی ،حکم سبک تری را برای من صادر کرده اند .
کمپین- محرومیت ۳۰ ساله از کار دقیقا برایتان به چه معنی است ؟
بنی یعقوب- من واقعا معنای محرومیت سی ساله یک شخص را از حقوق اجتماعی اش که در مورد من محرومیت از شغل و استفاده از تخصص ام است، دقیق نمی فهمم .آقای قاضی صادر کننده، دقیقا چه تصوری از انسان و آینده یک شخص،آینده یک جامعه و حتی آینده یک شغل دارند که برای سی سال او تصمیم می گیرد؟اصلا روزنامه نگاری در پنج سال آینده چگونه خواهد بود؟ده سال بعد چطور؟بیست یا سی سال بعد چگونه ؟شرایط جامعه و من، در پنج سال بعد یا بیست –سی سال بعد، چه خواهد بود که این چنین حکم داده اند! حتی من بعد از ابلاغ حکم ام به قاضی گفتم:” من از حکم شما از این بابت تعجب می کنم که اصلا وقتی این حکم را می نوشتید با خودتان فکر کردید؛ سی سال بعد من هستم ؟شما هستید؟ و روزنامه نگاری چگونه است ؟”که در پاسخ من گفتند:” شما که ان شالله هستید، ما هم نبودیم، بالاخره یکی دیگر هست!”
کمپین- این حکم، پیرو چه اتهاماتی صادر شد و کدام نوشته های شما مبنای صدور چنین حکمی قرارگرفت؟
بنی یعقوب- بیش از نود درصد مصداق های اتهامی من، مقالات و گزارش های من بوده است و البته یک مورد استناد قاضی به فعالیت من در کمپین یک میلیون امضا بر ضد قوانین تبعیض آمیز، معطوف بود. بیش تر گزارش هایی را مورد نظر قرار داده بودند که من از رویدادهای قبل از انتخابات و چند روز بعد از انتخابات از تجمع های مردم، تهیه کرده بودم. بخش مهمی از این گزارش ها اصلا مربوط به قبل از انتخابات است؛ گزارش هایی که من از فعالیت های انتخاباتی هواداران کاندیداها تهیه کرده بودم، حتی من نقدی بر فیلم انتخاباتی آقای احمدی نژاد نوشته بودم که تبدیل به یک اتهام، برای من شد؛ البته جالب این است که من مطلبی نیز در نقد فیلم انتخاباتی آقای موسوی هم همان موقع نوشته بودم! حتی در بازجویی ها پرسیدم:” اگر نوشتن نقد فیلم، جرم است، خب چرا من را به اتهام نوشتن نقد فیلم انتخاباتی میرحسین موسوی، محاکمه نمی کنید؟
بخشی دیگر از مصادیق اتهامی من، سفر به کشورهای غربی و تهیه گزارش از آن جا ذکر شده است که این هم خیلی عجیب است و به قول وکیلم، خانم فریده غیرت، سفر به کشورهای دیگر، نه فقط جرم نیست که از ویژگی ها و مشخصه های شغل روزنامه نگاری است؛ البته حساسیت دادگاه و بازجوها و قاضی درباره سفر به کشورهای غربی بوده است که وکیل مدافع من در لایحه اعتراضی خود نوشته است؛ گرچه سفر به کشورهای غربی اقدام مجرمانه نیست، اما موکلم (ژیلا بنی یعقوب ) بیش ترین سفرها را به کشورهای منطقه از جمله؛ افغانستان ،عراق ،سوریه ،لبنان و اردوگاه های فلسطینی بوده است.
کمپین- آیا در پرونده تان، مدارکی دال بر تبانی و شرکت درتجمعات، موجود است؟
بنی یعقوب- درباره این اتهام که گفتید، مدرکی وجود نداشت و به همین دلیل از سوی بازپرسی در خصوص این اتهام برای من، منع تعقیب صادر شد و مقالات من، مدارک اتهام من، در خصوص تبلیغ علیه نظام قرار گرفته است.
کمپین-دفاعیات وکیل شما در دادگاه، در رد اتهامات یاد شده، مورد توجه دادگاه، قرارگرفت؟
بنی یعقوب- اگر مورد توجه قرار می گرفت، نباید از سوی قاضی اشد مجازات برای من، صادر می شد!
کمپین-در حال حاضر هیچ نوع فعالیت روزنامه نگاری دارید؟
بنی یعقوب- راست اش من در این مدت بارها گفته ام که در واقع سال هاست که ما از فعالیت روزنامه نگاری؛ به دلیل توقیف گسترده مطبوعات، محروم شده ایم و الان تنها فعالیت من، مطالبی است که گاه و بی گاه در وبلاگ شخصی ام می نویسم.
کمپین- با توجه به غیرمتناسب بودن جرم با مجازات، آیا قصد دارید علاوه بر طرح موضوع در دادگاه تجدیدنظر از قاضی مربوطه نیز به دادگاه انتظامی قضات، شکایت کنید ؟
بنی یعقوب- در این مورد باید وکیل مدافع من تصمیم بگیرد.
کمپین- وکلا، جامعه حقوقی و روزنامه نگاران نسبت به حکم صادر شده، چه واکنشی داشتند؟
بنی یعقوب-اعتراض های گسترده ای را در جامعه روزنامه نگاران ایران و سایر فعالان مدنی ایجاد کرد
کمپین- پرونده اقای بهمن احمدی امویی در چه وضعیتی است ؟
بنییعقوب- بهمن نیز از سوی قاضی پیرعباسی به پنج سال حبس، محکوم شده است.
کمپین- چه اتهاماتی در پرونده آقای امویی مطرح شده است؟
بنی یعقوب-تمام مستندات و مدارکی که درباره بهمن در پرونده اش وجود دارد؛ عبارت است از مقالات و گزارش های او و به طورکلی فعالیت های مطبوعاتی ایشان؛ مثلا ایشان سردبیر سایت خرداد نو بوده اند و همین به عنوان سند تبانی برای تجمع، بر ضد امنیت ملی توسط وی ذکر شده است. طبق قوانین، تبانی به عملی گفته می شود که به صورت مخفی و برای انجام توطئه، صورت گرفته باشد و من نمی فهمم چگونه است که سردبیری یک وب سایت که یک فعالیت کاملا علنی است، مصداق تبانی قرار گرفته است؟ یک اتهام دیگر ایشان اخلال در نظم عمومی بوده است که به خاطر حضور در تجمع ۲۵ خرداد و تهیه گزارش از این تجمع متوجه بهمن شد که در این مورد بهمن مدارک کافی و حتی حکم ماموریت از مدیر مسوول روزنامه ای که برایش گزارش تهیه می کرد به محضر دادگاه، ارائه داد که اصلا مورد توجه قرار نگرفت. بیش تر مقالات مورد استناد، علیه بهمن، مقالاتی بوده که بهمن در چند ساله گذشته در نقد عملکرد دولت احمدی نژاد به ویژه؛ عملکرد اقتصادی وی نوشته است.
کمپین- در حال حاضر مهم ترین مشکل شما در ارتباط با وضعیت آقای امویی چیست؟
بنی یعقوب- مشکلات که زیاد است، اما بهمن از ابتدایی ترین حقوق خود که امکان ملاقات حضوری با همسرش است، در حال حاضر محروم است و من تنها هفته ای یک بار، بیست دقیقه، به صورت کابینی؛ یعنی از پشت شیشه و تلفن می توانم با او صحبت کنم. نکته عجیب این است که طبق آیین نامه سازمان زندان ها؛ زندانی ها هر ماه حق ملاقات حضوری دارند،اما بهمن در طول یک سال گذشته که در زندان بوده، فقط سه بار از این حق برخوردار شده است و من نمی فهمم چرا بهمن را از ملاقات حضوری با خانواده به ویژه همسرش محروم کرده اند؟هم چنین امیدوارم بهمن از امکان استفاده مستمر از حق مرخصی، برخوردار شود که بتواند به دیدن مادرش برود . مادر سالخورده اش در چهارمحال و بختیاری زندگی می کند و کاملا بیمار و زمین گیر است و به همین دلیل به هیچ وجه امکان سفر به تهران و ملاقات با بهمن را ندارد و فقط بهمن می تواند به او سر بزند که با مرخصی امکان پذیر خواهد بود.