نامه اعتراضی همسر رویین عطوفت به لغو مرخصی چند روزه این زندانی عقیدتی
(به روز شده: کمپین مطلع شده است که ساعاتی پس از انتشار این مطلب در ۲۳ اردیبهشت، رویین عطوفت به مرخصی آمده است.)
همسر رویین عطوفت، زندانی عقیدتی که از مرداد ماه ۹۶ در زندان اوین به سر میبرد طی یک نامهای که نسخهای از آن نیز به دست کمپین حقوق بشر در ایران رسیده، از کارشکنیهای دفتر دادستانی تهران درباره دادن مرخصی به این زندانی خبر داده است. طبق این نامه علیرغم قولهای معاون دادستان تهران در امور زندانها برای مرخصی چند روزه به این زندانی و حتی پذیرش وثیقه، نهایتا با مرخصی این زندانی موافقت نشده است.
رقیه زارعپور در این نامه نوشته او برای چندمین بار در تاریخ چهارم اردبیهشت ماه ۹۷ با معاون دادستان تهران برای تقاضای مرخصی و آزادی مشروط همسرش صحبت کرده است: «آقای رستمی در مورد آزادی مشروط گفتند که شامل حال روبین نمیشود ولی گفتند اگر همین الان وثیقه بیاورم با مرخصی او موافقت میشود. من هم خیلی خوشحال شدم و اقدام کردم.»
خانم زارعپور در در ادامه نوشته او چندین روز پیاپی برای کارهای مربوط به مرخصی همسرش به دایره اجرای احکام مراجعه کرده و هر بار با درخواستهای جدید مواجه شده که همگی را ضمیمه پرونده کرده و در نهایتا روز ۱۵ اردبیهشت ماه کارهای دفتری برای مرخصی پایان یافته است: «نامه وثیقهی مرخصی را دریافت کردم و با خوشحالی و شادی وصفناپذیر منتظر فردا شدیم که روبین به مرخصی خواهد آمد.»
با این حال طبق گفته همسر رویین عطوفت یک روز قبل از آمدن همسرش به مرخصی، طی یک تماس تلفنی از او خواسته شده که مجددا به دفتر دادستانی تهران برود. در آنجا دفتردار دادستان تهران به او اعلام کرده سند ملکی که برای وثیقه گذاشته باید کارشناسی شود و برای این کار باید مبلغ سی صدو پنجاه هزار تومان برای کارشناسی آن واریز کنم: «گفتم ما از این پول نداریم و من این پول را نخواهم داد. گفتم آخر من همین ملک را در دو بازداشت قبلی همسرم نیز به عنوان وثیقه آزادی او گذاشتم و هیچ بار نیازی به کارشناسی نداشته است.»
به گفته خانم زارغپور، پس از این صحبتها، او با آقای رستمی، معاون دادستان تهران ملاقات کرده است: «به او گفتم آقا اگر مرخصی نمیخواهید بدهید چرا اذیت میکنید؟ من الان ۱۵ روز است که سرگردان خیابانها هستم آیا این سنگاندازی نیست؟ ایشان فقط در مقابل سوالهای من میگفت: برو بیرون و دستور داد تا مرخصی روبین لغو شود.»
رویین عطوفت فعال ملی مذهبی در ۲۷ بهمن سال ۹۱ در منزل شخصی خود به اتهام برگزاری جلسات فرهنگی، فکری موسوم به «رنگین کمان» دستگیر شد. بعد از ۶ ماه بازداشت موقت در تابستان ۹۲ با وثیقه آزاد و در تابستان ۹۳ توسط آقای صلواتی در دادگاه انقلاب به ۱۱سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۱۰ سال حبس تغییر کرد و او در تاریخ پنج بهمن ۹۳ برای اجرای حکم به زندان اوین منتقل شد. اما آقای عطوفت با پذیرش اعادهی دادرسی و نقض حکمش توسط دیوان عالی کشور در ۱۹ خرداد ۹۵ با وثیقه از اوین آزاد شد.
حکم او مجددا مورد بررسی قرار گرفت و این بار دادگاه تجدیدنظر رای به پنج سال زندان داد. آقای عطوفت در تاریخ ۱۰ مرداد ماه ۹۶ برای اجرای حکم پنج سال به زندان اوین بازگشت. به گفته رقیه زارعپور همسر هر بار با سند ملکی که منزل شخصی آنها در منطقه سعادتآباد تهران است با وثیقه آزاد شده بود و در دفعات گذشته سند ملک مذکور نیاز به کارشناسی نداشته است.
نامه رویین عطوفت از زندان که برای همسرش فرستاده را در زیر میتوانید بخوانید:
نه فریادی بر سر حاکمان ناصالح و نالایق و بی کفایت بل فریادی بر خویشتن خود و خلق ایران به اذن خدای هستی .
با سلام و عرض ادب و احترام به یکایک دوستداران پاک و صدیق ، مجاهد و متقی ، شکور و صبور شورای طرح رنگین کمان .
از منظر موضع و به عنوان یک دوستدار رنگین کمان مطالبی را با شما عزیزان بر طبق قرارمان مطرح می نمایم.
نکته ی اول :
در حال انفجارم.
در حال منفجر شدن و خفگی هستم. اگر فریاد نزنم می میرم و یا می فسرم . نمی توانم فریاد نزنم ، دست خودم نیست .
فریاد می زنم آنهم با صدای بلند.
آری داد و فریاد می زنم ، فریاد و داد ، نعره و هوار می کشم ، هوار و نعره ؛ چرا که مجبورم از خود اختیاری ندارم و نمی توانم ساکت باشم و خاموش ، چرا که خاموشی یعنی مرگ ؛ مرگی خاموش.
سکوت یعنی تسلیم ، پذیرش آنچه هست و فریاد یعنی مقاومت ، اعتراض و نه ای به آنچه که هست و نباید باشد و سرآغاز اقدامی به آنچه که باید باشد و اما به هزاران علت نیست.
و اما چرای فریادهای بی دلیلم.
آیا دلیلی ، برهانی و حجتی قویتر از نتوانستن و اختیارنداشتن ومجبور بودن ؟؟!!!
صحبت از خواستن اختیاری نیست ؛ بلکه از نتوانستن اجباری است.
فریاد از این دادها ، نعره ها و هوارها.
و فریادی بی نیاز از چرایی ها ، اگر چه نیست حتی این غرش ها بازدارنده ی فاجعه ی پیشرو نباشد باز فریاد خواهم کشید فریاد !!!!
آیا نمی بینیم ایران به سوی گردابی بس خطرناک و هول انگیز این چنین شتابان هول داده می شود ؟؟!!!
و لحظه به لحظه به دلیل مدیریت غیرعقلانی ، نابخردانه و جاهلانه ی حاکمان سرعت این حرکت انتحاری و انفجاری افزونتر می شود؟ و همچنان برطبل جنگ ویرانگر بیشتر و محکم تر کوبیده می شود ؟ و بر تنور آتش افروزی بیش از پیش دمیده می شود ؟
آیا این چنین نیست مردم ؟؟!!!!
آیا جزء این است ؟؟؟ !!!!
آیا احساس نمی کنیم ؟؟؟!!!!
متوجه نیستیم ؟؟؟!!!!
و آیا نمی فهمیم ؟؟؟!!!!
رنگین کمان با صدای بلند ، رسا و تمام قد از بدو آغاز نسبت به وضعیت ضد ارزشی تحمیل شده بر زندگی مردم ایران صریحا اعلان موضع نموده و حاکمیت را عمده مسبب وضعیت حاد بحرانی و ملت را عمده مسئول تغیر معرفی کرده و بیان داشته : هر چند عمده مسبب معضلات غامض پیچیده ی امروز و حتی فردای ایران قطعا به عهده حاکمیت است.
با توجه و با آگاهی از این امر باز عمده مسئولیت تغیر اوضاع بسیار نابسامان و خراب امروز و جلوگیری از روند مخرب بس شتابان پیش رو مطمنا به عهده ی یکایک من ها و ماها و ملت است.
و اکنون نیز عمده مسبب احتمال قریب به یقین حوادث جبران ناپذیر آینده مسلما حاکمیت است.
و اکنون نیزعمده مسئول پیشگیری از احتمال قریب به یقین تخریبات فاجعه آمیز آینده بلاشک ما مردم هستیم.
نکته ی دوم :
و اما دلیلی چند بر بی چرایی فریاد هایم:
چرا که به اندازه ی وسعم مکلف هستم و یگانه امکانم فعلا فریادم هست . و به توان فریادم مسئول هستم که داد بزنم ؛ خبردار کنم ؛ هشدار دهم خود را و خلق را از فاجعه ای خانمان سوزی که در شرف انجام است.
چرا که از همه ی علائم اش پیداست و عیان.
مردم غفلت بیشتر از این جایزنست.
مردم غفلت بیش از این جایز نیست.