سیاست محدود کردن مشارکت سیاسی زنان و پیروزی آنان در انتخابات مجلس
یکی از مهمترین نتایج انتخابات اسفند ماه امسال مجلس شورا در ایران پیروزی بیسابقه نامزدهای زن در حوزههای مختلف رایگیری بود. این پیروزی در حالی بدست آمد که شورای نگهبان بصورت گستردهای داوطلبان زن برای نمایندگی مجلس را رد صلاحیت کرده بود.
از ماهها پیش گروهی از زنان، کمپینی برای “تغییر چهره مردانه مجلس” راهاندازی کردند که هدف آن وارد کردن تعداد بیشتری از زنان تحولخواه به مجلس آینده بود. این تلاشها از همان زمان خشم راستگرایان تندرو را برانگیخت و در نهایت به ردصلاحیت گسترده زنان انجامید. با اینهمه در مرحله اول انتخابات مجلس، ۱۴ زن به مجلس راه یافتند. از این میان، هشت نفر از تهران و بقیه از شهرستانها بودند.
افراد انتخاب شده، فاطمه ذوالقدر(نماینده تهران)، طیبه سیاوشیشاهعنایتی(نماینده تهران)، سهیلا جلودارزاده(نماینده تهران)، فریده اولادقباد(نماینده تهران)، سیده فاطمه حسینی(نماینده تهران)، پروانه سلحشوری(نماینده تهران)، فاطمه سعیدی(نماینده تهران)، پروانه مافی(نماینده تهران)، زهرا سعیدی (نماینده شهرستان مبارکه استان اصفهان) ، سکینه الماسی (نماینده شهرستانهای جم، عسلویه، کنگان و دیر در استان بوشهر)، سیده حمیده زرآبادی ( نماینده قزوین)، هاجر چنارانی (نماینده نیشابور)، ناهید تاجالدین (نماینده اصفهان) و مینو خالقی(نماینده اصفهان) هستند. ضمن اینکه هشت نامزد زن از شهرستانها نیز به دور دوم انتخابات رفتهاند و هنوز تکلیف آنها مشخص نیست. شهلا میرگلوبیات (از ساوه)، خدیجه ربیعیفرادنبه (از بروجن)، سارا فلاحی (از ایلام)، سمیه محمودی (از شهرضا)، اعظم محمدنیا (از خرمآباد)، فاطمه مقصودی (از بروجرد)، معصومه آقاپور (از شبستر) و زهرا ساعی (از تبریز) نامزدهایی هستند که به دور بعدی رفتهاند.
به دنبال انتشار نتایج انتخابات و آشکار شدن پیروزی بیسابقه زنان در این مرحله، تعدادی از مسئولان دولتی ضمن استقبال از این نتایج تاکید کردند که مجلس آینده باید مساله زنان را نیز به اولویت خود تبدیل کند.
شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده گفت: “زنانی که به مجلس شورای اسلامی راه یافته اند باید بیشترین تلاش را برای استیفای حقوق زنان داشته باشند و باید تلاش مضاعفی از خود نشان دهند زیرا مردم به آنها اعتماد کرده و رای دادند.” او تاکید کرده بود: “نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دوره دهم باید قوانینی متناسب با واقعیتهای خانوادههای ایرانی تصویب کنند.”
از طرفی فعالان حوزه حقوق زنان نیز نسبت به آینده مجلس جدید امیدوارتر شدهاند. برای نمونه ثریا عزیزپناه، عضو هیأتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان به روزنامه شهروند گفت: “این ایفای نقش است که مهم است. ما به دنبال اراده و نگرشی هستیم که به مسائل زنان و کودکان توجه جدی داشته باشد و درصدد گذراندن قوانینی برای شرایط زیستی این گروه باشند. اگر زنان نماینده بتوانند چنین کاری را در مجلس دهم انجام دهند، بسیار مثبت است.” او تاکید داشت: ” من معتقدم در دورههای گذشته مجلس، نمایندگان زن بیش از حد نمایندگان منکوب بخش سنتی جامعه ایران بودهاند؛ حتی در صحبت کردن، یعنی پیروی از آن بخشی که زنان را ساکت میخواهد. ما در مجالس قانونگذار باید دنبال تقدیم لوایح و ظرفیتهایی باشیم که یک قدم جلوتر از عرف و آداب جامعه باشد. به نظر میآید اگر زنان دیگری به مجلس دهم راه پیدا کنند یک ویژگی خواهد داشت که رکورد مجلس پنجم را خواهد شکست. باید بنشینیم و ببینیم و بشنویم که چه صدایی از زبان نماینده مجلس به گوش جامعه زنان میرسد.”
همچنین روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان “روزگار زنان ایران” که توسط آذر منصوری، از فعالان سیاسی اصلاحطلب نوشته شده است، ضمن اشاره به وضعیت نابرابریهای وضعیت زنان نسبت به مردان در ایران آورد: “زنان ایرانی با توجه به ضرورت توجه دادن ساختار حقیقی و حقوقی کشور نسبت به راهبرد جریانسازی فرصتهای برابر و با وجود مشکلات موجود، با نگاهی واقعبینانه تلاش دوسویهای را برای پر کردن این شکافها آغاز نمودهاند. نتیجه این تلاشها افزایش نسبت حضور زنان ثبت نامکننده در انتخابات دهمین دور مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است.” او تاکید داشت: “نتیجه این اقدام راهیابی ۱۴زن در مرحله اول به مجلس و ۸ نفر به دور دوم انتخابات است که اگر آنان نیز بتوانند در این رقابت پیشی بگیرند میتوان شاهد شکستن رکورد تاریخ حضور زنان در پارلمان ایران شد. هر چند تا این مقطع نیز زنان توانستند این رکورد را بشکنند. این حضور میتواند یک نقطه عطف مهم برای ایران و چشماندازی امید وارکننده برای فرآیند توسعه همهجانبه، پایدار و متوازن و صلح پایدار در کشور باشد.”
اشرف بروجردی، یکی دیگر از فعالان زن نیز خواستار “تدوین استراتژی فکری از سوی نمایندگان زن” شد. او گفت: “بیشتر افرادی که به مجلس دهم راه یافتهاند از لیست اصلاحطلبان هستند و باید نسبت خود را با خط فکری مجموعه نمایندگان مجلس مشخص کنند و کارآمد و اثرگذار باشند. البته بسیاری از آنان، جوان و متخصص هستند و میتوانند از تخصص خود در راستای مطالبات زنان بهره ببرند.”
تلاش برای تغییر چهره مردانه مجلس
همزمان با آغاز ثبتنامها در آستانه انتخابات، چند تن از اعضای “کمپین به سوی تغییر چهره مردانه مجلس” با حضور در وزارت کشور برای کاندیداتوری انتخابات مجلس ثبت نام کردند. آمنه رضایی در گفتگو با سایت انتخاب خبر در این باره گفت: “در برنامه امروز کمیته من کاندیدا میشوم از کمپین تغییرچهره مردانه مجلس، تعدادی از بانوانی که شرایط حضور در انتخابات را داشتند، به همراه جمعی دیگر از بانوان عضو این کمپین دراولین روز ثبت نام در محل ستاد انتخابات کشور به صورت نمادین حضور پیدا کردند، و از این جمع، من و خانم ژیلا شریعتپناهی برای حضور در انتخابات ثبت نام کردیم.”
بجز این افراد تعداد زیادی از زنان در دیگر حوزههای رایگیری هم ثبتنام کرده بودند. بر اساس آمارهای منتشر شده، حداقل ۱۶ زن برای مجلس خبرگان و هزار و ۲۳۴ زن برای مجلس شورا ثبت نام کرده بودند که سه برابر نامزدهای زن در دورههای قبل بود. در حالی که راستگرایان از برنامه زنان معترض برای تغییر چهره مردانه مجلس ناراضی بودند، حسن روحانی بدون نام بردن از این کمپین، از زنان دعوت کرد که در انتخابات بصورت گسترده ثبتنام کنند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، روحانی در زمانی که خود برای ثبتنام در انتخابات مجلس خبرگان به وزارت کشور رفت، درباره حضور زنان گفته بود: “خانمها باید در انتخابات مجلس خبرگان و به ویژه درانتخابات مجلس شورای اسلامی حضور پیدا کنند. این ترکیب برای ما در انتخابات اهمیت دارد. البته فرقی نمیکند نماینده مجلس آقا یا خانم باشد، اما تعداد قابل ملاحظه خانمها از دید افکار عمومی جهان اهمیت دارد تا آنها واقعیت این کشور را درک کنند که هیچ امری در این کشور بر مبنای جنسیت نیست، بلکه بر مبنای شایستگی است.”
حتی گفته میشد که علی لاریجانی هم که در دو سال گذشته به دولت روحانی نزدیک شده است، از این برنامه حمایت کرده بود. روز ۲۳ اسفند گذشته، لاله افتخاری رئیس “کمیته بانوان ستاد انتخابات جبهه خط امام و رهبری” اعلام کرد: “گفتوگویی با رئیس مجلس داشتم که ایشان نیز بر افزایش تعداد بانوان در مجلس تاکید داشتند، منتهی خانمهای متعهد، کارآمد و خوشسابقه که توانایی پذیرش چنین مسوولیت سنگینی را در کنار انجام مسوولیتهای زندگی شخصیشان داشته باشند. در همین راستا در تلاشیم تا از بانوان با ویژگیهای لازم برای ثبتنام در انتخابات دعوت کنیم.”
همزمان با این اقدامات، راستگرایان تندرو آشکارا از ثبتنام زنان در انتخابات انتقاد میکردند. زهرا نصیری دبیر “واحد خواهران اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان” طی گفتگویی با خبرگزاری دانشجو، وابسته به بسیج دانشجویی گفت: “برخی از گروهها در تلاش هستند تا از شعار حضور زنان در مجلس استفاده ابزاری کنند.” او افزود: “بهتر است مسئولین دولتی ما بهجای قدم گذاشتن در این مسیر به فکر مطالبات چند ساله مقام معظم رهبری باشند و به بهانه توانمندسازی زنان، برعکس بر بیتوان کردن زنان قدم برندارند.” زهرا نصیری همچنین گفته بود: “اینکه حامیان فمینیسم در گوشه و کنار جامعه هراز چند گاهی ابراز وجود کنند و با تابلوی برابری جنسیتی فریاد برآورند چندان دور از انتظار نیست اما تاسفبار زمانی است که همراهی مسئولین دولتی در این زمینه دیده میشود و از سهم خواهی در مسئولیتهای دولتی صحبت میشود. بهنظر میرسد امروز جریان فمینیستی یکی از راههای نفوذ استکبار در کشور است.” از طرفی دیگر، مینو اصلانی، رئیس سازمان بسیج جامعه زنان کشور هم طی سخنانی اعلام کرد: “اینکه برخی از جناح ها، زنان را مجبور به ثبت نام در انتخابات مجلس شورای اسلامی کنند هم کار درستی نیست و این موضوع با آزاداندیشی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در تعارض است و با این کارها، نه تنها خدمتی به زنان نمیشود که جنایت به شمار میآید.”
مقاومت در برابر حضور زنان در ردههای بالای مدیریتی چیز جدیدی نیست. این مقاومت که توسط متحدان آیتالله خامنهای و به بهانه “سبک زندگی” مورد علاقه او درباره زنان انجام میشود، حتی به ناکامی وعدههای انتخاباتی روحانی درباره وزارت زنان نیز انجامیده است.
روحانی اواخر مرداد سال ۱۳۹۲ و پس از تکمیل کابینهاش درباره علت برکنار ماندن زنان از این کابینه گفته بود: “من در جلسه هیات دولت به وزرا تاکید کردم که تلاش کنید از بانوان و جوانان استفاده کنید. در سطح وزرا به خاطر شرایط ویژه کشور این امر محقق نشد.”
“شرایط ویژه کشور” در واقع بهانهای است که سالهاست از واگذاری مدیریت به اقلیتها و همچنین زنان جلوگیری کرده است. روحانی در عین حال تاکید داشت: “من به وزرا توصیه کردم که از جوانان، نخبگان و بانوان استفاده کنند و بنده نیز خود تلاش خواهم کرد که در دولت از بانوان استفاده کنیم. ما منتی بر سر خانمها نمیگذاریم، این حق قانونی و طبیعی آنهاست. بین زن و مرد در خلقت، هنر، درک، فهم، در نزدیکی به خدا و خدمت به مردم فرقی وجود ندارد.” با اینهمه در سطح مدیران اجرایی نیز بجز انتخاب چند فرماندار زن، اتفاق جدیدی نیفتاد.
البته این ثبتنامها مورد حمایت همه نبود. برای نمونه آیتالله محمد یزدی، رئیس مجلس خبرگان که خود در نهایت از رسیدن به مجلس خبرگان بعدی باز ماند، از ثبتنام برخی زنان انتقاد کرده و گفته بود: “متاسفانه میبینیم خانمی با یک وضعیت نامناسب و با بدحجابی برای مجلس خبرگان ثبتنام میکند و بعد هم مطرح میشود که ثبتنام که مشکلی ندارد و برای همگان آزاد است.”
ردصلاحیتهای گسترده زنان
در نهایت شورای نگهبان، هم نیروهای سیاسی نزدیک به اصلاحطلبان را کنار گذاشت و هم اینکه صدها تن از زنان ردصلاحیت شدند تا امکان شرکت در رقابتهای انتخاباتی را بدست نیاورند.
کمیته “من کاندیدا میشوم”، که به “کمپین تغییر چهره مردانه مجلس” وابسته بود با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که اکثریت “قریب به اتفاق” زنان رد صلاحیت شدهاند. در این اطلاعیه آمده بود: “در حالی که بیش از ۱۴۰۰ زن توانمند برای انتخابات دوره دهم مجلس ثبت نام کردند که این رقم پس از انقلاب بیسابقه بوده، در اکثر حوزههای انتخاباتی، اکثر قریب به اتفاق نامزدهای زن از سوی هیئتهای نظارت به دلایلی مشترک یعنی استناد به بند ۱ و ۳ ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی رد صلاحیت شدهاند. این رد صلاحیت گسترده در شرایطی است که خواست جامعه زنان در ماههای گذشته افزایش سهمشان از کرسیهای مجلس بوده است و براساس تعهدات بینالمللی که از سوی دولت پذیرفته شده است، تا پایان سال ۹۴ میبایست بیش از ۳۰ درصد کرسیهای مجلس در ایران به زنان اختصاص پیدا کند.”
روز ۲۷ دیماه، خبرگزاری ایسنا درباره ابعاد رد صلاحیت زنان گزارش داد: “یکی از نکاتی که مدنظر تحلیلگران قرار دارد، رد صلاحیت اکثر زنان داوطلب در این دوره انتخابات از سوی هیئتهای نظارت بوده است، بهطوری که تنها در شیراز بالغ بر ۹۸ درصد زنان داوطلب با رد یا عدم احراز صلاحیت مواجه شدهاند و هیچ یک از افراد تایید صلاحیت شده از چهرههای شاخص محسوب نمیشوند.” در آبادان هر چهار نامزد زن که برای انتخابات ثبت نام کرده بودند، رد صلاحیت شدند و در استان مرکزی نیز همین ماجرا تکرار شده بود. به گفته مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری مرکزی از ۲۴ نفر خانم کاندیدا در حوزه اراک و کمیجان و خنداب ۲۰نفر رد صلاحیت شده بودند. در انتخابات مجلس خبرگان نیز همه زنان رد صلاحیت شده بودند و هیچ نامزد زنی در هیچ حوزهای باقی نمانده بود.
رد صلاحیت گسترده زنان حتی اعتراض فهیمه فرهمندپور، مشاور امور بانوان وزیر کشور را نیز به همراه داشت. او به خبرگزاری ایسنا گفت: “رد صلاحیت گسترده زنان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی بسیار نگرانکننده است؛ چرا که به ویژه در شهرها و استانهای کوچک، رد صلاحیت زنان همراه با هزینههای اجتماعی است.” فرهمندپور تاکید داشت: ” زمانی که زنان گمان کنند که کاندیدا شدن در مجلس شورای اسلامی با احتمال بالایی از رد صلاحیت همراه است، از خیر این اقدام میگذرند و چنین وضعیتی، یکی از موثرترین مکانیسمهای کاهش انگیزه زنان برای کاندیداتوری انتخابات مجلس است. در این شرایط مشارکت زنان در انتخابات محدودتر میشود و ممکن است وضعیت به گونهای پیش برود که در دورههای بعدی، شاهد همین حضور حداقلی زنان در مجلس شورای اسلامی هم نباشیم و این مسئله بسیار نگرانکننده است.”
مخالفت با حضور اجتماعی زنان
در هفتههای گذشته سخنان نادر قاضیپور یکی از نمایندگان راستگرای مجلس خبرساز شده است که طی اظهاراتی توهینآمیز از نمایندگی زنان در مجلس نیز انتقاد کرده بود. بر اساس گزارش منتشر شده در روزنامه قانون، او گفته بود: “مملکت را به آسانی به دست نیاوردهایم که هر روباه و بچه و کره الاغی را بفرستیم آنجا. مجلس جای کره الاغ نیست! … مجلس جای زنان نیست؛ جای مردان است. بفرستید سرشان بلا بیاورند تا آبرویتان برود!؟” اظهارات این نماینده مجلس درباره حضور زنان در مجلس در واقع خلاصهای از رویکرد هواداران آیتالله خامنهای به این مساله است.
برای نمونه رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۱ گفته بود: “زن بودن، برای زن یک نقطه امتیاز است، یک نقطه افتخار است. این افتخاری نیست برای زن که او را از محیط زنانه، از خصوصیات زنانه، از اخلاق زنانه دور کنیم. خانهداری را، فرزندداری را، شوهرداری را ننگ او به حساب بیاوریم.”
او در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ هم اعلام کرد: “خانهداری یک شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آیندهساز. فرزندآوری یک مجاهدت بزرگ است. ما با خطاهائی که داشتیم، با عدم دقتهائی که از ماها سر زده، یک برههای در کشور ما متأسفانه این مسئله مورد غفلت قرار گرفت و ما امروز خطراتش را داریم میبینیم.”
همین خواسته رهبر جمهوری اسلامی است که زمینه فشار به زنان برای خروج از صحنه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی شده است. آیتالله خامنهای چند ماه پیش و در اواخر تیرماه گذشته در جمع گروهی از هوادارانش گفت: “مسئله عدالتخواهی خیلی مهم است، شُعب گوناگونی دارد؛ به اسم هم اکتفا نباید کرد، باید واقعاً دنبال بود. از جمله، مسئله سبک زندگی اسلامی است. از جمله، آزادیخواهی است؛ آزادی نه بهمعنای غلط و منحرفکننده غربی که معنای آزادی این است که دختر اینجوری زندگی کند، پسر اینجوری زندگی کند. لعنت بر آن کسانی که برخلاف سنّتهای اسلامی و سنّت ازدواج، با سنّت ازدواج صریحاً مخالفت میکنند و بعضی از منشورات ما و دستگاههای فرهنگی ما متأسّفانه این را ترویج میکنند؛ باید با اینها مقابله کرد.”
او در مهرماه سال ۱۳۹۱ درباره سبک زندگی ایرانی-اسلامی دقیقتر سخن گفته و تاکید داشت: “باطن فرهنگ غربی عبارت است از همان سبک زندگی مادىِ شهوتآلودِ گناهآلودِ هویتزدا و ضد معنویت و دشمن معنویت. شرط رسیدن به تمدن اسلامىِ نوین در درجهی اول این است که از تقلید غربی پرهیز شود. ما متأسفانه در طول سالهای متمادی، یک چیزهائی را عادت کردهایم تقلید کنیم.” خامنهای در اواخر اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۳ و در ابلاغیه موسوم به “سیاستهای کلی جمعیت“، صریحا خطاب به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خواستار “ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی” شد.
مهمترین نگرانی خامنهای درباره تغییر سبک زندگی مردم، به مساله زنان مربوط است. به همین دلیل هم تلاش کرده است تا با تغییر سیاستهای حکومتی، در زمینههای مختلفی همچون ازدواج، تعداد فرزندان، سبک پوشش و حتی تحصیلات و شغل دختران در سبک زندگی مردم دخالت کند. از دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی مهمترین نقشی که زنان باید به عهده بگیرند مادر بودن است. او در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ در دیدار با گروهی از مداحان مذهبی همچنین گفته بود: “فرزندآورى یکى از مهمترین مجاهدتهاى زنان و وظائف زنان است؛ چون فرزندآورى در حقیقت هنر زن است.”
خامنهای در راستای همین برنامه بود که حتی رسما از تبعیض علیه زنان دفاع کرد. رهبر جمهوری اسلامی اواخر فروردین ماه سال ۱۳۹۳، در دیدار با گروهی از زنان ضمن تاکید بر اینکه “مسئله اشتغال بانوان، جزو مسائل اصلی نیست” گفت: “بعضی از مشاغل هست متناسب با ساخت زن نیست، خب اینها را دنبال نکنند. یکی از کارها این است که آن تحصیلاتی را که به آن مشاغل منتهی میشود، بر زن تحمیل نکنند. این بحث دانشگاه و تحصیلات و مانند اینها که باز بعضیها جنجال میکنند که در تحصیلات تبعیض است، این تبعیض همهجا بد نیست.”
متحدان خامنهای نیز میکوشند تا همین نگرش را ترویج کنند. برای نمونه اواسط آذرماه گذشته آیتالله سیدیوسف طباطبایینژاد، امام جمعه شهر اصفهان در خطبههای نماز جمعه این شهر با انتقاد از به کارگیری فرمانداران زن در کشور گفت: “صدها مرد در ایران بیکار هستند و بعد برخی هنوز بر به کار گماردن زنان در برخی مناصب مهم اجرایی مانند فرمانداری اصرار میورزند! مسئولان باید در تعیین عامل در پستهای مختلف تقوا به خرج دهند و اگر کسی برای انجام یک کار فردی را انتخاب کند در حالی که به صلاحیتهای فرد بهتر از او ایمان داشته باشد به خدا، پیامبر و سایر مسلمین خیانت کرده است.” مشابه این سخنان از سوی متحدان و نزدیکان آیتالله خامنهای بارها تکرار شده است.
با چنین رویکردی است که آیتالله خامنهای و متحدانش تا جایی که توانستند از فراهم کردن زمینه فعالیت اجتماعی و سیاسی زنان جلوگیری کردند. ردصلاحیت گسترده زنان در انتخابات اخیر نیز بیارتباط با همین سیاستها نبود. با اینهمه پیروزی چشمگیر همان تعداد از زنان باقیمانده در انتخابات، نشانهای از تاثیرگذاری زنان در جامعه ایران تلقی شده و ناکامی سیاستهای محدودکننده زنان را آشکار کرده است.