مرگ خاموش محبوسان؛ ضرورت تعطیلی کامل زندان قرچک
جمعه ۱۸مهر ۱۴۰۴- فاجعه هولناک مرگ سه زن زندانی در زندان قرچک ورامین، بهدلیل محرومیت عامدانه از حق درمان و دسترسی به خدمات پزشکی ضروری، و تداوم شرایط غیرانسانی نگهداری محبوسان، عمق بحران و وضعیت اضطراری حاکم بر زندانهای جمهوری اسلامی را آشکار میکند. ادامه این شرایط، نتیجه مستقیم قصور و اهمال نظاممند مسئولان سازمان زندانها و بیمسئولیتی مقامهای حکومتی و قضایی است.
با وجود آن که روز پنجشنبه زندانیان سیاسی زن، که پس از حمله اسرائیل به اوین به قرچک منتقل شده بودند، دوباره به زندان اوین بازگردانده شدند، این جابهجایی تاثیری بر وخامت و شرایط بحرانی زندان قرچک ندارد. واقعیت این است که شرایط عمومی زندانیان، از جمله زندانیان سیاسی که همچنان در قرچک نگهداری میشوند، بسیار وخیم است و این زندان باید بیدرنگ و بهطور کامل تعطیل شود.
به گفتهی بهار قندهاری، مدیر ارتباطات کمپین حقوق بشر ایران: «محبوسان در ایران نمیمیرند، بلکه به دست جمهوری اسلامی و به وسیله محرومیت عامدانه زندانیان از درمان حیاتی کشته میشوند. اگر جامعهی جهانی فورا برای پاسخگو کردن مقامامهای جمهوری اسلامی ایران اقدام نکند، در آینده نزدیک جان افراد بیشتری گرفته میشود.»
براساس اطلاعاتی که پیشتر برخی از شاهدان و یا وکلای محبوسان در قرچک در اختیار کمپین حقوق بشر ایران قرار داده بودند، زندان قرچک با مشکلات جدی و پرشماری، چون قطع مکرر آب و برق مواجه و فاقد سیستم سرمایشی مناسب است؛ امری که منجر به شیوع گسترده بیماریهای پوستی در میان زندانیان شده است.تهویه سرویسها نیز از کار افتاده و شرایط بهداشتی را بهشدت نامناسب کرده است.
جهنم قرچک برای زنان زندانی
بیش از ۱۳ سال است که نام زندان زنان قرچک با تضییع و نقض حقوق محبوسان این زندان مترادف شده است. روایتهای متعدد زندانیانی که در یک دهه گذشته مدتی هرچند کوتاه را در قرچک گذراندهاند، تصویری واضح از شدت نامساعد و غیرانسانی بودن شرایط زندان و محبوسان را به دست داده است که بیش از هر زمان دیگر ضرورت تعطیلی همیشگی این زندان را نمایان میکند. محلی که امروز از آن به عنوان زندان قرچک یاد میشود پیش از تغییر کاربری به زندان در سال ۱۳۸۹، برای مدتی محلی برای بازپروری معتادان (کمپ ترک اعتیاد مردان) بوده است و پیش از آن در واقع سولههای مرغداری بوده است. در اواخر سال ۱۳۸۹ سولههایی که کمترین امکانات ابتدایی برای نگهداری افراد را داشتند به زندان زنان تغییر کاربری میدهد.
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ و پس از انتقال گروهی از محبوسان زن از جمله متهمان سیاسی و عقیدتی از دیگر زندانها به قرچک، اولین اعتراضهای جدی زندانیانی که تجربه تلخ حبس در قرچک را داشتند به شرایط غیرانسانی و اسفناک زندان شروع شد.
- زندانیان زن در قرچک در شرایطی نگهداری میشوند که تهدیدی مستقیم برای جان آنهاست. آنان:
- از دسترسی به خدمات درمانی حیاتی محروماند و همین امر موجب مرگ زندانیان شده است.
- از آب آشامیدنی سالم و غذای کافی محروماند.
- در معرض شکنجه، آزار جسمی، روانی و جنسی از سوی مأموران زندان هستند.
- در کنار مجرمان خشن و خطرناک نگهداری میشوند.
- در سلولهای آلوده، شلوغ و بدون تهویه محبوساند و بسیاری مجبورند روی زمین بخوابند.
- از ابتداییترین امکانات بهداشتی و تهویهی هوا محروماند.
بهار قندهاری با تاکید بر اینکه محرومیت از درمان مصداق «شکنجه و مرگ خاموش محبوسان» است، گفت:«مقامهای جمهوری اسلامی زندان قرچک را به مکانی برای اعمال خشونت و مرگ تبدیل کردهاند. زمان آن رسیده که این زندان فوراً و به طور کامل تعطیل شود پیش از آنکه جانهای بیشتری از دست برود.»
راحله راحمیپور، پروین میرآسان، مریم اکبریمنفرد، مرضیه فارسی و شیوا اسماعیلی از جمله زندانیان سیاسی محبوس در قرچک هستند که از بیماریهای متعدد رنج میبرند. زندان قرچک ورامین محل نگهداری دستکم یکهزار زندانی است.
قربانیان محرومیت درمان؛ مرگ سه زندانی در ۱۰ روز
سهشنبه ۲۵ شهریور: سودابه اسدی، زندانی محبوس در زندان قرچک ورامین، به دلیل عدم رسیدگی پزشکی و عدم انتقال به موقع به مراکز درمانی جان خود را از دست داد. سودابه اسدی بابت اتهامات مالی در زندان قرچک نگهداری میشد
جمعه ۲۸ شهریور: جمیله عزیزی که از بابت جرائم مالی در زندان قرچک محبوس بود به دلیل بیتوجهی پزشکی جان خود را از دست داد. خانم عزیزی با علائم سکته قلبی به بهداری زندان منتقل شد. پزشکان بهداری پس از معاینه به وی اعلام کردند که مشکلی ندارد و باید به بند بازگردد. این زندانی پس از بازگشت به بند مشاور دو، جان خود را از دست داد.
پنجشنبه ۳ مهر: سمیه رشیدی، متهم سیاسی، بر اثر تشخیص نادرست پزشکان زندان و عدم اعزام بهموقع به مراکز درمانی جان خود را از دست داد. سمیه رشیدی روز سهشنبه ۲۵ شهریور در پی حال نامساعد جسمی به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده بود. در زمان انتقال سطح هوشیاری او پنج اعلام شده بود و پزشکان وضعیتش را بحرانی و فاقد امید به بهبود ارزیابی کرده بودند.
یکی از کارکنان پیشین زندان قرچک ورامین در گفتوگو با هرانا رسیدگی ضعیف پزشکی را یکی از مشکلات اساسی این زندان برشمرد و گفت: «در بهداری حتی دستگاه فشار خون وجود ندارد، کپسولهای اکسیژن اغلب خالی هستند و دستگاه نوار قلبی از کار افتاده است. دستگاه شوک قلبی نیز در دسترس نیست و اعزام به بیمارستان با مراحل پیچیده و مخالفتهای مکرر روبهرو میشود.» این منبع با بیان این که «تشخیصهای پزشکی اغلب نادرست است و زندانیان در بسیاری از موارد به تمارض متهم میشوند»، افزود: «کمبود دارو جدی است و برای بیماری سادهای مانند سرماخوردگی تنها یک شربت برای همه زندانیان تجویز میشود. به دلیل ازدحام جمعیت، هر زندانی فقط ماهی یکبار اجازه مراجعه به بهداری دارد.» به گفته این منبع آگاه، زندان قرچک حتی از تجهیزات اولیهای مانند بلانکارد و ویلچر محروم است و همین مسئله دسترسی به خدمات درمانی فوری را با مشکل جدی مواجه کرده است.
واکنشها به مرگ زندانیان
در پی مرگ سه زندانی محبوس در قرچک، شماری از زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زدهاند تا اعتراض خود را نسبت به وضعیت زندان قرچک اعلام کنند؛ مهدی فراحیشاندیز، معلم و زندانی سیاسی در اوین در اعتراض به مرگ رشیدی و وضعیت زندان قرچک در اعتصاب غذاست.
حمید اردلان، دیگر زندانی سیاسی، نیز اعتصاب خود را آغاز کرده و گفته است تا زمانی که زنان زندانی سیاسی به اوین منتقل نشوند و به درمان دسترسی نداشته باشند، به اعتصاب خود ادامه خواهد داد: «حتی اگر جنازهام در دست شما بماند، اعتصاب را پایان نمیدهم.»
همچنین ۱۹ زن زندانی سیاسی در قرچک در اعتراض به مرگ رشیدی و بیپاسخماندن درخواستهایشان، اعتصاب دوروزه اعلام کردند.
۷ مهرماه نیز ۳۰ زندانی سیاسی، از جمله مهدی فراحیشاندیز و حمید اردلان، در نامهای سرگشاده اعتراض خود را نسبت به شرایط زندان قرچک اعلام کردند. در بخشی از این نامه آمده است: «خبر جانباختن زندانی زن، سمیه رشیدی بار دیگر ثابت کرد که مقامات مسئول زندان و قوه قضائیه با بیتوجهی به امر رسیدگی به شرایط زندانیان بهخصوص بیماران خاص، کوچکترین حقوق زندانی را ندیده میگیرند و بیکفایتی و اهمیت ندادن به ابتداییترین مسئولیتهایش در برابر زندانی، تکرار فجایعی این چنین را موجب میشود همانطور که هر ماه شاهد جانباختن عدهای و وقوع چنین فجایعی ناشی از ناکارآمدی ساختار رژیم و نقص آشکار حقوق بشر، وجدان هر انسان آزادهای را به درد میآورد.»
این زندانیان سیاسی در نامه خود خواهان رسیدگی هر چه سریعتر به این موارد شدند: «شناسایی و محاکمه مسببین این قتل در کوتاهترین زمان»؛ «بازگرداندن زندانیان زن که پس از حمله به زندان اوین به زندان دیگری منتقل شدند»؛ «آزادی بیقید و شرط تمامی بیماران که، زندان شرایط ادامه معالجه و درمان به موقع آنها را ندارد» و «تجهیز و راهاندازی درمانگاهی که جوابگوی نگهداری زندانیان بیمار و تحت درمان باشد.»
نرگس محمدی، برندهی جایزه نوبل صلح، نیز در واکنش به فجایع زندان قرچک گفته بود: «حبس زندانیان بیمار در زندانهای جمهوری اسلامی مصداق شکنجه است، و کشتن آنان از طریق محرومسازی درمانی، جنایت محسوب میشود.»
همچنین احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در قزلحصار، با انتشار نامهای سرگشاده درخصوص زندان قرچک نوشت: «دربارهی زندان زنان قرچک، تنها یک مطالبه باید فریاد شود: این جهنمی را که در میان بیابان ساختهاید، زندان نیست؛ باید فوراً تعطیل شود».
صغری خدادادی، رئیس زندان قرچک؛ از ضرب و شتم محبوسان تا شکنجههای روانی
صغری خدادادی، متولد ۱۳۵۰، از آذر ۱۳۹۹ بهعنوان نخستین زن مدیر زندان زنان قرچک منصوب شد. او پیشتر ۲۶ سال زندانبان بود. در دوران مدیریت خدادادی، سیاستهایی چون تحمیل پوشش اجباری چادر، انتقال پیکر «شهید گمنام» به داخل زندان برای فشار روانی، و برگزاری مراسمهای تحقیرآمیز اجرا شد. شرایط بهداشتی و زیستی زندان قرچک ـ که پیشتر یک سوله دامداری بود ـ وخیمتر شد. همچنین گزارشهای متعدد از دستور برخورد شدید با زندانیان سیاسی از سوی او در سالهای اخیر منتشر شده است. گزارشهای فراوانی از آزار و اذیت زنان زندانی سیاسی در زندان قرچک پس از آغاز ریاست صغری خدادادی منتشر شده است.به عنوان نمونه ماموران زن و مرد گارد زندان در زندان قرچک تنها چند روز پس از آغاز ریاست صغری خدادادی در این زندان با حمله به بند ۸ زندان زنان اقدام به ضرب و شتم زنان زندانی در این بند کردند. این حمله به بهانه تلاش برای انتقال گلرخ ابراهیمی ایرایی زندانی سیاسی محبوس در این بند به زندان اوین تهران صورت گرفته و در جریان آن علاوه بر گلرخ ایرایی دیگر زندانیان از جمله سهیلا حجاب، زهرا صفایی، مریم ابراهیم وند، مرضیه فارسی، صبا کردافشاری، فروغ تقی پور و چندی دیگر از محبوسان نیز مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند.
صغری خدادادی یکی از زنانی است که در لیست تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا سال ۲۰۲۱ قرار دارد.
زندان قرچک؛ نمونهای از نقض قوانین داخلی و بینالمللی
شرایط نگهداری زندانیان در قرچک و بهویژه محرومیت عمدی زندانیان از درمان نقض آشکار قوانین داخلی و بینالمللیست که ایران نیز به رعایت آنها متعهد است؛
در قوانین داخلی ایران میتوان به مادهی ۵۰۲ آیین دادرسی کیفری (الزام انتقال بیمار به بیمارستان)، اصل ۲۹ قانون اساسی (حق همگانی درمان)، ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی (جرمانگاری قصور در مراقبت منجر به مرگ) اشاره کرد و در مورد قوانین بینالمللی نیز میتوان به نقض قوانین ماندلا درباره رفتار با زندانیان، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)، کنوانسیون حقوق کودک (CRC) و کنوانسیون منع شکنجه (CAT) اشاره کرد.
سعید دهقان، حقوقدان و عضو اتحادیه بینالمللی وکلا به کمپین حقوق بشر ایران گفت: «الگوی نظاممند و عامدانهی محرومیت درمانی میتواند مصداق جنایت علیه بشریت طبق مادهی ۷ اساسنامه رم باشد. حق دسترسی به درمان حقی غیرقابل تعلیق است که حتی در شرایط اضطراری هم نمیتوان آن را نقض کرد.»
کمپین حقوق بشر ایران از جامعه جهانی میخواهد که مقامهای جمهوری اسلامی را مجبور کند تا موارد زیر را به سرعت اجرایی کند:
- تعطیلی فوری و کامل زندان قرچک
- انتقال زندانیان به مراکز مطابق با استانداردهای بینالمللی
- آزادی فوری زندانیان نیازمند درمان
- دسترسی فوری ناظران مستقل سازمان ملل به بازدید از زندان قرچک
کمپین حقوق بشر ایران همچنین از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، گزارشگران ویژه در امور ایران و شکنجه میخواهد که بحران محرومیت عامدانه درمان در زندانهای ایران را مستقیماً بررسی کرده و خواستار پاسخگویی فوری مقامهای جمهوری اسلامی شوند.